۱) مدلهای اعتبارسنجی پارامتری مانند:
-
- مدل احتمال خطی[۳]
-
- مدلهای پروبیت و لوجیت[۴]
- مدلهای مبتنی بر تحلیل ممیزی[۵]
۲) مدلهای اعتبارسنجی غیرپارامتری مانند:
-
- برنامه ریزی ریاضی
-
- درختوارههای طبقه بندی (الگوریتمهای تقسیم بندی بازگشتی)[۶]
-
- مدلهای نزدیکترین همسایگان[۷]
-
- فرایند سلسله مراتب تحلیلی[۸]
-
- سیستمهای خبره[۹]
- شبکه های عصبی مصنوعی[۱۰]
ارزیابی و سنجش ریسک اعتباری سبد وامهای بانک با در نظر گرفتن اثرات متنوعسازی و ارتباط میان موقعیتهای مختلف موجود در سبد وام و ادارۀ سبد اعتبارات بر این اساس، “مدیریت سبد اعتباری[۱۱]” نام دارد.
بانکهای موفق در سطح جهان، سیستمهای اعتبارسنجی و مدیریت سبد اعتباری متناسب خود را توسعه میدهند. چنین سیستمهایی مدیران بانک را در جهت اتخاذ هرچه بهتر تصمیمات اعتباری یاری میدهد، تصمیماتی که بر پایۀ ارزیابیهای کیفی و کمّی وامهای انفرادی و سبد اعتباری بانک قرار دارد.
اهداف توسعۀ نظام اندازهگیری و مدیریت ریسک اعتباری
هدف از اجرای این طرح، طراحی سازوکاری برای اندازهگیری و مدیریت ریسک اعتباری بانک است. چنین سازوکاری شامل ارزیابیهای ریسک اعتباری در هر دوسطح وامهای انفرادی و سبد وام است.
این سازوکار تصمیمات مدیریت ریسک اعتباری و دایرۀ اعتبارات بانک را در جهت شناسایی و تخصیص وام به مشتریان معتبر راهنمایی میکند و در عین حال تصمیمات مدیریت سبد وام را برای بهرهبرداری بهینه از اثرات تنوع بخشی سبد پشتیبانی میکند.
چنین سازوکاری داری ویژگیهای زیر است:
-
- بر اساس چنین سازوکاری فرایندهای بانک در زمینۀ اعطای وام به مشتریان مورد بازنگری قرار میگیرد و در صورت امکان، فرآیندهای جایگزین جهت بهبود و تسریع فرآیندهای وامدهی پیشنهاد میگردد.
-
- از طریق این سازوکار زمینهای فراهم میشود که تصمیمات مربوط به اعطای وام در میان شعبههای مختلف بانک از وحدت رویه برخوردار باشد. بدینترتیب، بستری برای ارزیابی عملکرد دایرۀ اعتباری شعب مختلف بانک بر مبنای معیاری واحد ایجاد میگردد و طراحی سیستمهای پاداش مبتنی بر عملکرد شعب میسر میشود.
- بهوسیلۀ چنین سازوکاری مشتریان معتبر از غیرمعتبر تمیز داده میشوند و منابع بانک به سمت متقاضیانی جریان مییابد که بهلحاظ اعتباری ازاستحقاق بیشتری برای دریافت وام برخوردارند. این سازوکار همچنین ضمانتها و وثیقههای مورد نیاز برای اعطای وام به مشتریان را بر اساس نمرۀ اعتباری آن ها تنظیم میکند و از سختگیری و سهلگیری بیمورد نسبت به متقاضیان جلوگیری میکند.
بدین ترتیب، مشتریان با کیفیت بانک با سهولت بیشتری وام میگیرند و مشتریان بیکیفیت تنها با ارائۀ تضمینهای محکم موفق به اخذ وام میشوند.
در نتیجه، چنین سازوکاری ضمن توسعۀ بازار بانک به سمت مشتریان معتبر، ریسک اعتباری سبد وام بانک را بهنحومؤثری تحت کنترل و نظارت مدیران بانک قرار میدهد.
- اتخاذ سیاستهای بسیار محافظهکارانه در برابر تصمیمات اعتباری باعث کاهش ریسک اعتباری بانک میشود، ولی این کاهش ریسک به بهای کاهش درآمد بهرۀ بانک تمام میشود. اینگونه سیاستها خصوصاًً در محیطهای رقابتی منجر به حذف مؤسسه مالی از صحنۀ رقابت میشود. از طرفی دیگر اعطای بیبرنامۀ اعتبار نیز به طرز فزایندهای باعث افزایش ریسک اعتباری و در نهایت زیانهای اعتباری بانک خواهد شد.
بنابرین، اعطای اعتبار به متقاضیان وام مستلزم برقراری مصالحهای میان ریسک و بازده است. سازوکار مدیریت ریسک اعتباری بانک، صرفاً ریسک اعتباری هرکدام از متقاضیان وام را محاسبه میکند تا با فرض مشابهت وثیقههای وام (برای مشتریان معتبر و غیرمعتبر) در صورت امکان، نرخ بهرۀ دریافتی از مشتریان بر اساس نقش آن ها در ریسک اعتباری سبد وامهای بانک تعدیل گردد.
- از مجرای چنین سازوکاری امکان افزایش کیفیت سبد وامهای بانک فراهم میگردد. بنابرین با راهاندازی این سازوکار انتظار میرود تسهیلات اعطایی سوختشده ومعوق بانک کاهش یابد و در نتیجه جریانهای نقدی ورودی حاصل از بازپرداخت سود و اصل وامها با قطعیت بیشتری قابلپیشبینی میشود.
بدینترتیب سازوکار مدیریت ریسک اعتباری علاوه بر کاهش هزینه های ناشی از سوخت وامها و افزایش سودآوری تا حدودی به رفع مسایل ناشی از ریسک نقدینگی بانک کمک میکند.
-
- مدیریت بهینۀ ریسک اعتباری بانک و ایجاد سبدی از وامهای باکیفیت، راه را برای صدور اوراق بهادار با پشتوانۀ وامهای رهنی هموار میکند. صدور چنین اوراقی، با آزاد سازی وامهای اعطایی بانک وجوه لازم را برای سرمایهگذاری مجدد و یا رفع مشکلات مالی در اختیار بانک قرار میدهد.
- عدمتوجه به ریسک اعتباری، بانکها را بر آن میدارد تا برای پوشش ریسک اعتباری به افزایش ذخایر
وامها بپردازند. مهمترین پیامد افزایش ذخایر تسهیلات کاهش بازده سرمایه گذاری بانک و در نتیجه کاهش سودآوری خواهد بود.
سازوکار مدیریت ریسک اعتباری با ارایۀ تخمینهای قابلاتکا از ریسک اعتباری موجب میشود تخمین ذخایر از حالت تجربی و محافظهکارانه خارج شود. چنین وضعیتی به احتمال زیاد به کاهش مقدار ذخایر و افزایش دقت تخمینها منجر میشود.
- چنین سازوکاری مطابق با پیمانهای کمیتۀ بال در زمینۀ اندازهگیری و مدیریت ریسک اعتباری است. بنابرین از طریق راهاندازی چنین سازوکاری بانک با رعایت استانداردهای ریسک اعتباری کمیتۀ بال، از رتبۀ بالاتری در میان بانکها برخوردار شده و در روابط برونمرزی خود با سایر بانکها، نهادهای مالی و… از تسهیلات بیشتری ( ازجمله برخورداری از وام هایی با نرخ بهرۀ پایین) بهرهمند خواهد گردید.
متدولوژی اجرایی
متدولوژی اجرای طرح مدیریت ریسک اعتباری در بانک مستلزم طی فرایند عمومی مدیریت ریسک یعنی شناسایی، اندازهگیری، گزارش، مدیریت و نظارت است. این فرایند در دو بخش اعتبارسنجی و مدیریت سبد اعتبارات اعمال میشود.
۱٫ اعتبارسنجی
در این بخش ریسک وامهای انفرادی مورد ارزیابی و تحلیل قرار میگیرد. در مرحلۀ شناسایی تیم اجرایی به بررسی و شناسایی متغیرهای توضیحی اعتبار وامگیرندگان در بانک میپردازد و فهرستی از این متغیرها فراهم میآورد. متغیرهای توضیحی برای وامگیرندگان حقیقی و حقوقی به طور جداگانه مورد بررسی قرار میگیرد.