یکپارچگی هیجان
یکپارچگی هیجانات
در سیستم شناختی،
تغییر در ادراک/ فکر
فهم هیجان
تحلیل، فهم، استدلال هیجانات
درک هیجان
ثبت و رمز خوانی
احساسات و عواطف
مدیریت هیجان
تنظیم هیجانات و
نظارت بر حالات خود
هوش هیجانی
شکل ۲-۲) مدل هوش هیجانی( اقتباس از بار آن و پارکر[۲۱]، ۲۰۰۰، ۳۵۰)
حجم در حال رشد تحقیقات شغلی وشرکتی اشاره کلی تری به نقش مهم هیجانات در محیط کار را دارد شواهد مهمی نشان میدهد که هوش هیجانی را در ارتباط با رضایت شغلی بیشتر، افزایش قابلیت کنار آمدن با استرس و گرایش به تغییر یا تعهد سازمانی قویتر را ترسیم میکند. مطالعات متعددی نشان میدهد که به هوش هیجانی به عنوان یک پیشبینی کننده ارزشمند از عملکرد کاری نگاه شده است اعتبار آن را در حوزه های عملکردی از جمله عملکرد کاری، گروهی و عملی می دانند. این یافته ها همسو با یافته های واتکین است که تحقیق وی هوش هیجانی را به عنوان تنها عامل مهم برای عملکرد برتر در شغلهای آغازین تا موقعیتهای اجرایی برتر به تصویر میکشد. بار آن و پارکر دریافتند که قابلیتهای هوش هیجانی برای عملکرد مؤثر در بیشتر مشاغل حیاتی است. و گلمن پی برد که ۶۷ درصد از قابلیتها مهم برای عملکرد مؤثر قابلیتهای هیجانی است. بنیس و چن[۲۲] از سوی دیگر ادعا میکنند که هوش هیجانی ۸۵ درصد الی ۹۰ درصد رهبران و مدیران سازمانی را تشکیل میدهد. دلویس و هیگز[۲۳] دریافتند که معیار هوش هیجانی برای ۳۶ درصد واریانس در پیشرفت سازمانی محاسبه شده است، درحالی که ضریب هوشی تنها ۲۷ درصد محاسبه شده است (جمالی و همکاران، ۲۰۰۶، ۳۵۳-۳۵۱).
۲-۱-۶) مدلهای هوش هیجانی
با توجه به تعاریف متعدد از هوش هیجانی دو رویکرد عمده در زمینه هوش هیجانی مطرح است:
الف) رویکرد توانایی: که هوش هیجانی را به عنوان هوشی که شامل هیجان میباشد، در نظر میگیرد و تعریف میکند. تعاریف اولیه از هوش هیجانی در قالب رویکرد توانایی بیان گردید که آن را “نوعی پردازش اطلاعات هیجانی که شامل ارزیابی صحیح هیجان در خود و دیگران و بیان مناسب عواطف و تنظیم سازگارانه عواطف به نحوی که به بهبود زندگی منجر شود” (مایر و سالوی،۱۹۹۹) تعریف کردند.
ب) رویکرد مختلط: که هوش هیجانی را با مهارتها و ویژگیهای دیگر مانند بهزیستی، انگیزش و توانایی برقراری رابطه با دیگران ترکیب میکند. تعریف هوش هیجانی به صورت “تواناییهای شناخت هیجانات خود، درک احساسات درونی دیگران، مهار هیجانات و اداره و مدیریت روابط با نرمش و مدارا” از گلمن (۱۹۹۵) و مجموعهای از تواناییهای غیرشناختی، توانشها و مهارتهایی که بر توانایی رویارویی موفقیت آمیز با خواستهها، توانشها، احتیاجات و فشارهای محیطی تاثیر میگذارند” از بار- آن (۱۹۹۷)، نظریه “گلمن” و “بار- آن” را جزء این رویکرد قرار میدهد.
و در مجموع مهمترین مدلهای مختلف هوش هیجانی عبارتند از (مختاریپور و سعادت، ۱۳۸۹، ۳۰):
الف- مدل مایر و سالووی[۲۴]
ب- مدل گلمن[۲۵]
ج- مدل بار- آن[۲۶]
چ- مدل دولویکس و هیگس[۲۷]
الف: مدل مایر و سالووی
همان طور که در ابعاد هوش هیجانی ذکر شد مایر و سالووی چهار بعد برای هوش هیجانی تشخیص دادند (مختاری پور و سعادت، ۱۳۸۹، ۳۰):
-
- شناسایی هیجانها در خود و دیگران
-
- کاربرد هیجانها
-
- توانایی درک و فهم هیجانها
- مدیریت هیجانها
ب: مدل گلمن از هوش هیجانی
گلمن مدلی از هوش هیجانی ارائه کرد که بیست و پنج شایستگی را در پنج خوشه جای داده بود یا به عبارت دیگر مدل هوش هیجانی گلمن دارای ۵ حوزه است:
۱-حوزه آگاهی شامل آگاهی هیجانی، ارزیابی صحیح از حوزه اعتماد به نفس
۲ -حوزه کنترلی شامل قابلیت اعتماد: وجدان، انطباق پذیری، نوآوری، حوزه کنترلی
۳- خود انگیختگی شامل گام برداشتن به سوی هدف، قصد، پیشگام بودن، خودکنترلی
۴- همدلی شامل درک دیگران، رشد دیگران
۵- تنظیم روابط شامل تاثیرگذاری، ارتباطات، مدیریت رهبری، تعارض، سرعت دادن به تغییر، برقراری پیوند، همکاری و تعاون
۱- خود آگاهی یا آگاهی از هیجانات خود
حوزه آگاهی محور اصلی هوش هیجانی است. گلمن خودآگاهی را درک عمیق و روشن از احساسات و هیجانات و نقاط قوت و ضعف آن ها تعریف میکند.
۲- حوزه کنترلی یا کنترل هیجانات
کنترل هیجانات به شیوه ای مناسب مهارتی است که به دنبال حوزه آگاهی ایجاد میشود. اشخاص کارآمد در این حیطه بهتر میتوانند از هیجانات منفی نظیر ناامیدی، اضطراب، تحریک پذیری رهایی یابند و در فراز و نشیب های زندگی کمتر با مشکل مواجه میشوند و یا در صورت بروز مشکل به سرعت میتوانند از موقعیت مشکل را به شرایط مطلوب باز گردند.
ارسطو: عصبانی شدن آسان است. همه میتوانند عصبانی شوند. اما عصبانی شدن در مقابل شخص صحیح، به میزان صحیح، در زمان صحیح به طریق صحیح و به دلیل صحیح کار آسانی نیست.
۳- خود انگیختگی
این مؤلفه مربوط به تمرکز هیجانها برای دستیابی به اهداف مورد نظر میباشد. بسیاری از روانشناسان خود انگیزه را شرط بقاء مینامند. افراد خود انگیخته ارضاء و سرکوب خواستهها را به تأخیر می اندازند. آن ها همواره در تکاپو و حرکت هستند، تمایل دارند که همواره، مؤثر و مولد باشند. از نظر گلمن خود انگیزه زبان سائق پیشرفت میباشد و کوششی است جهت رسیدن به حد مطلوبی از فضیلت.
۴- همدلی
همدلی اساس مهارت مردمی است. درک احساسات و هیجانات دیگران و به کارگیری یک عمل و واکنش مناسب، همدلی بیشتر به معنی تأمل و ملاحظه احساسات دیگران است نه تأیید و تحسین احساسات دیگران.
شرط واکنش مناسب در مقابل دیگران درک نوع احساسات طرف مقابل میباشد. متخصصان هوش هیجانی معتقدند که نشانه اصلی هوشیاری اجتماعی توان معمولی میباشد.
۵ -تنظیم روابط
مهارت در این حیطه با توانایی مشترک در کنترل هیجان و تعامل سازگارانه با دیگران همراه است. به نظر گلمن افرادی که می خواهند در ایجاد رابطه با دیگران مؤثر واقع شوند باید توانایی تشخیص، تفکیک و کنترل احساسات خود را داشته باشند، سپس از طریق همدلی یک رابطه مناسب برقرار کنند.
ج) مدل هوش هیجانی بار – آن[۲۸]
بار- آن مفهوم هوش هیجانی را در ۵ مؤلفه و ۱۵عامل تشکیل دهنده آن ها ارائه میکند که به شرح زیر معرفی میگردند:
الف) مؤلفه درون فردی
ب) مؤلفه بین فردی
ج) مؤلفه سازگاری
د) مؤلفه کنترل استرس
ه) مؤلفه خلق عمومی
الف) مؤلفه درون فردی
۱- خود آگاهی هیجانی: میزان آگاهی فرد از احساسات را مورد بررسی قرار میدهیم. پی بردن به این نکته که فرد چه احساسی دارد و چرا این احساس در او شکل گرفته است.