جهت رفتارهایی به مراتب ناهنجارتر سوق دهد. به همین نحو، رهیافتهایی که والدین را از حوزه درمان خارج میکند و فقط نوجوان را در نظر میگیرد، بیاثر است (میکوچی[۷۱]،۱۹۹۸؛ ترجمه یاسایی،۱۳۸۳).
۳-۴-۲ ارتباطات خانواده
از ربع قرن آخر قرن بیستم، کارشناسان در زمینه ارتباطات بین فردی توجه خود را معطوف به مطالعه نحوه ارتباطات موجود در روابط مختلف کردهاند. یکی از این روابط، رابطه های موجود در خانواده است. خانواده از بسیاری جهات برای ارتباطات انسانی بافتی منحصربهفرد است. به جای معرفی استعاره وار، خانواده را به عنوان یک سیستم یا یک گروه پردازش اطلاعات، با مجالی برای بده بستان اجتماعی بین اعضای آن میدانند. بسیاری از متخصصان خانواده، را به عنوان نوعی مکالمه و گفت و شنود معرفی میکنند (فیتزپاتریک[۷۲]،۲۰۰۴). ارتباطات خانوادگی شیوه ایست که از طریق آن اطلاعات کلامی و غیرکلامی بین اعضای خانواده رد و بدل میشود. فرزندان به وسیله آن نحوه ارتباط برقرار کردن با دیگران، تعبیر و تفسیر کردن رفتارهای آن ها به شیوه خاصی در روابط خود با آن ها، عمل کردن و تجربه عواطف را یاد میگیرند. انگیزه ها و شیوه های ارتباطاتی والد-فرزندی مدلی از رفتار را فراهم میآورد که به مهارتها و رفتارهای ارتباطاتی فرزندان شکل میدهد (پیترسون و گرین[۷۳]،۱۹۹۹).
داشتن ارتباط مؤثر یک خصوصیت مهم و قوی در خانواده های سالم است. تحقیقات نشان دادهاند که ارتباط بین زن و شوهر والدین و بچه ها و خواهر و برادرها از اهمیت ویژهای برخوردار است. از طریق ارتباطات خانوادگی به صورت کلامی و غیرکلامی، اطلاعات بین اعضای خانواده رد و بدل میشود. ارتباط بعدی از کارکرد خانواده است که شامل توانایی اعضای آن در برقراری روابط و تعاملات صریح و مستقیم و شفاف میباشد. عوامل مهم در هر ارتباط شامل: فرستنده، پیام و گیرنده میباشد که در هر صورت، وضوح تعاملات بسیار مهم میکند. مؤلفان مدل مک مستر، بیشتر ارتباط کلامی را به جهت سهولت سنجش و جمع آوری داده ها مورد تأکید قرار میدهند، هرچند به ارتباطات غیرکلامی بیتوجه نیستند (بارکر[۷۴]، ترجمه دهقانی و دهقانی،۱۳۷۵). ارتباطات خانوادگی به راههای کلامی و غیرکلامی مبادله اطلاعات بین اعضای خانواده، اشاره دارد. ارتباط، افراد را متوجه این مسئله میکند که دیگران چه میاندیشند و یا چه احساسی دارند و نکته مهم دیگر این است که ارتباط، فقط صحبت کردن نیست، بلکه گوش دادن به دیگران است تا متوجه شویم، آن ها چه میگویند. ارتباط مؤثر، تقریباً همیشه در خانواده های سالم و قدرتمند مشاهده میشود، در حالی که ارتباط ضعیف معمولاً در خانواده های ناسالم دیده میشود. خانواده درمانگران و زوج درمانگران اغلب گزارش میکنند که ارتباط ضعیف، وجه مشترک خانواده هایی است که مشکلدارند. ارتباط ضعیف، مستقیم و روشن نیست و میتواند موجب مشکلات خانوادگی بسیار زیادی شود از جمله: تعارضات خانوادگی شدید، شکست در حل مشکلات، فقدان صمیمیت و پیوند عاطفی ضعیف، ارتباط میتواند به دو نوع مختلف تقسیم شود: ابزاری و مؤثر. ارتباط ابزاری، رد و بدل کردن اطلاعات واقعی است که افراد را قادر میسازد تا به طور مشترک، عملکرد خانواده رضایت بخشی داشته باشند. ارتباط مؤثر، راهی است برای شریک ساختن دیگران در عواطف خود، به وسیله تکتک افراد خانواده (به نقل از خسروی،۱۳۸۹).
بعضی از متخصصان به محیطهای ارتباطات خانواده به صورت طرحواره نگاه میکنند. این طرحواره ها ساختارهای دانشی هستند که نشان از دنیای درون خانواده دارند که مبنایی برای تعبیر و تفسیر اینکه خانواده ها چه میگویند و چه میکنند، به وجود میآورند. طرحواره شامل مجموعهای از عقاید، نگرشها و فلسفهها در مورد زندگی خانوادگی است. هر طرحواره از طریق رفتارهای ارتباطاتی بسیار خاصی مشخص میشود. طرحواره های ارتباطات خانواده، توجه، ادراک، حافظه پیامها، برداشتهای ارتباطاتی ناشی از رفتارها و پیامدهای روانی اجتماعی را تحت تأثیر قرار میدهند. کلارک و شیلدز[۷۵](۱۹۹۷) بر این باورند که اعضای خانواده الگوهای ارتباطات را برای سازماندهی خود و شیوه های قابل پیشبینی رفتار به کار میبرند. الگوهای ارتباطات خانواده متمایز از یکدیگرند. شناخت این الگوها به شناخت بعضی از جنبههای عملکرد خانواده کمک میکند. در واقع شناخت انواع مختلف الگوها و سبکهای ارتباطات خانواده علاوه بر توصیف به پیشبینی و توضیح عملکرد خانواده و توصیه ها و تجویزهای مربوط به آن هم کمک میکند (به نقل از خسروی، ۱۳۸۹).
۴-۴-۲ مهارتهای ارتباطی
مهارتهای شناختی نیازمند برقراری ارتباط مؤثر از قبیل نگاه کردن به فرد در حال تعامل و بررسی فرضها و عقاید در مورد آنچه که اتفاق میافتد است (بارک[۷۶]،۱۹۹۴). ریشه کن کردن فرضها یا عقاید لازم نیست و یا ممکن نیست بلکه در عوض تشخیص آن ها و فهم این که آن ها در این موقعیت کاربرد دارند یا ندارند مهم است. نویسندگان علوم رفتاری پیشنهاد میکنند که به طور کلی ارتباط انسان به عنوان هر پیام یا اطلاعاتی در نظر گرفته میشود که بین اعضای یک گروه از دو نفر یا بیشتر مبادله میشود. این وسیلهای برای تعامل اجتماعی است که فرایند انتقال احساس، نگرشها، عقاید حقیقی و ایده ها بین افراد است.
هر چند زبان نخستین ابزار ارتباط است اما تنها وسیله ارتباطی نیست. ارتباط غیرکلامی شامل بینایی و تمام سر نخها و سمبل های غیر زبانی میشود که توسط افراد در دادن و گرفتن معانی بهکاربرده میشود. ارتباط بین فردی ممکن است شامل تمام ابزارهایی شود که به وسیله آن افراد بر روی یکدیگر تأثیر میگذارند و یکدیگر را درک میکنند. ارتباط بین فردی شکلهای فراوانی دارد و در سطوح هشیار، نیمه هوشیار و ناهشیار مورد تعامل قرار میگیرد (بارک،۱۹۹۴). مهارتهای ارتباطی مجموعهای از توانمندیهای ذهنی و رفتاری که برقراری ارتباط کارآمد و مناسب منجر میشود، کارآمد به معنی دست یافتن به اهداف ارتباط و مناسب به معنی انطباق با شرایط و افراد مختلف است (وود[۷۷]،۱۳۷۹). در این پژوهش مهارتهای ارتباطی شامل مهارتهای ارتباط غیرکلامی (گشادهرویی، تماس چشمی، رعایت فاصله میان فردی مناسب، لحن صدا، ظاهر فیزیکی مناسب و…) و مهارتهای ارتباط کلامی (صحبت کردن و گوش دادن) است.
۱-۴-۴-۲ ارتباط کلامی
ارتباط کلامی به لغات نوشتهشده یا صحبت شده گفته میشود. در ارتباط کلامی، معنا نه فقط از خود کلامات بلکه از روش کنار هم قرار گرفتن آن ها به صورت جمله، پاراگراف و…مشتق میشود. گروهی از کلمات مانند ترکیب کلمات، ضربالمثل ها، کلیشهها، شعارها، معنای ویژهای دارند یا بیش از آنچه واقعاً میگویند، معنی میدهند (رعیت رکنآبادی،۱۳۸۷). مهارتهای ارتباط کلامی مؤلفههای مختلفی دارد که برخی از آن ها عبارتاند از: تقویتهای کلامی، مهارتهای سؤال کردن، انتخاب واژه های مناسب.
تقویت کلامی: کانال ارتباطی یکی از منابع نیرومند تقویت است. منظور از تقویتکننده های کلامی، کلمههایی هستند که فرد برای تشویق رفتارها یا فعالیتهای دیگران بر زبان میآورد و به طور کلی به سه دسته تقسیم میشوند که عبارتاند از:۱) تصدیق/تأکید ۲) تحسین/حمایت ۳) توسعه پاسخ (هارجی[۷۸] و همکاران، ترجمه فیروز بخت و بیگی،۱۳۸۴).