در یک تقسیم بندی دو نوع مجازات وجود دارد:
۱٫مجازات تکوینی: این مجازات در وقایع قانون علت و معلول و ارتباط نتایج با مقدمات تحقق پیدا میکند. جوامع بر اثر انحراف از مسیر حق ممکن است با این نوع مجازات رو برو شود. مطابق سنت ثابت الهی، انسان ها و ملت های منحرف باید مجازات تکوینی الهی را که نماد خشم خداوند است، تحمل کنند. [۱۰۵]
۲٫ مجازات قضایی: این نوع مجازات، مجازات های است که در نظام کیفری و قوانین جزایی پیشبینی می شود و حاکمان ( قضات) اسلامی، مکلف به اجرای آن هستند. در اینجا اهداف این نوع مجازات هارا به صورت مختصر بیان میکنیم:
الف) اجرای عدالت و اقامه قسط
در نظام حقوقی اسلام، رعایت عدالت در مقام قانون گذاری و اجرا از اهمیت ویژه ای برخوردار است.[۱۰۶] تحقق عدالت، در سیستم کیفری چگونه و با چه راهکاری امکان پذیر است؟ یکی از راهکارهای تحقق عدالت، مقابله به مثل است و اقتضای اولیه عدالت کیفری این است که مجرم به همان صورتی که جرم را مرتکب شده است، مجازات شود. در اسلام مقابله به مثل، جایز دانسته شده است و بزه دیده میتواند تجاوز به حق خود را همان گونه که رخ داده است، پاسخ دهد.[۱۰۷] اگر جواب تجاوز مثل عمل خود متجاوز داده شود، احسان به انسانیت و حقوق اوست. آیات متعددی بیانگر این نکته است که می توان مجرم را به اندازه جرم خودش مجازات کرد و در این مجازات، تساوی و عدالت باید رعایت شود.[۱۰۸] به ترتیب، یکی از اهداف مجازات در نظام کیفری اسلام، تأمین عدالت است. حال برقراری عدالت در مجازات قصاص به خوبی قابل مشاهده و درک است. در دیگر مجازات ها که به دلیل محذور اخلاقی ( مانند جرم زنا، قذف، لواط، دزدی و …) یا به دلایل دیگر، امکان مقابله به مثل وجود ندارد، تشریع مجازات و اعمال آن، در راستای تحقق عدالت است. البته درک عدالت در این امور به دلیل غیر مادی بودن آن برای ما میسر نیست؛ اما بدون شک، تمام مقررات جزایی اسلام چنان که در آیات و روایات اشاره شد بر همین اساس قابل ارزیابی است.
ب) خوار ساختن بزهکار
یکی از اهداف مجازات ها، خوار ساختن مجرم است. برای نمونه، مجازاتی که در قرآن مجید برای محاربان و مفسدان فی الارض در نظر گرفته شده، مجازات سنگین و شدیدی است. شدت مجازات به دلیل حفظ جان انسان ها و اموال آنان است و برای این که از تهاجم و مزاحمت های آدم های متجاوز جلوگیری شود، چهار نوع مجازات را به تناسب درجه جرم، برای آنان پیشبینی کردهاست. در ذیل آیه، به طور صریح، یکی از اهداف و حکمت های این مجازات ها، خوار ساختن مجرمان معرفی شده است: ( این مجازات برای محارب رسوایی آن ها در دنیا است )[۱۰۹] می توان گفت این آیه ، یکی از مواردی است که اهداف مجازات ها به طور روشن در قرآن کریم ذکر شده است. خوار ساختن مجرم باید مطابق قانون و جواز قانونی انجام بگیرد و در محدوده ی بیرون از جواز قانونی، توهین و تحقیر جایز نیست. به همین دلیل، امام علی (ع) مردم را از لعن و نفرین به شخصی که رجم می شود، منع کردهاست.[۱۱۰]
ج) اصلاح و بازپروری بزهکار
هدف اصلی اسلام از تشریع شریعت و ارسال رسل، اصلاح و تزکیه انسان هاست که در آیات متعددی، این مقصد با تعبیر” یزکیهم”[۱۱۱]. بیان شده است. در قرآن، گاهی پس از بیان احکام و تکالیف چنین آمده است که « خداوند حرج و سختی در دین را نمی خواهد، بلکه تطهیر شما را میخواهد و تکالیف، نعمت الهی برای بندگان خداوند است.»[۱۱۲]. مراد از طهارت در این آیه، طهارت ظاهری نیست، بلکه مراد، طهارت باطنی و معنوی است و عمل به احکام سبب بخشش گناهان می شود.[۱۱۳]. بدون شک، سقوط کیفر بر اثر توبه، همسو با اصلاح مجرم قابل ارزیابی است و نشان میدهد یکی از اهداف اصلی مجازات های اسلامی، اصلاح مجرم است. درباره مجازات های اسلامی مانند حد محارب، سرقت و حد قذف باید دانست در صورتی که مجرم توبه کند و از رفتار بزهکارانه خود پیشمان شود، با شرایط خاصی، مجازات، ساقط می شود. در این حالت، جزای تعیین شده در برابر رفتار بزهکارانه ای که حق الله را نقض کرده باشد، دیگر اجرا نمی شود.[۱۱۴] در روایات نیز گفته شده است اگر دزد، شراب خوار و زناکار، قبل از دستگیری و اثبات جرم توبه کنند، حد ساقط می شود.[۱۱۵]
بدین ترتیب، بسیار روشن است، توبه که بازگشت انسان به حالت پاکی و دوری از جرم است حد را از بین میبرد. این امر نشان دهنده آن است که هدف اسلام که اصلاح مجرم است، تحقق یافته است. پس دیگر نیازی به اقامه حد نیست. اصلاح فرد بر اثر توبه به جایی میرسد که توبه کننده محبوب خداوند قرار میگیرد.[۱۱۶]
د) تطهیر و تکفیر گناه
مقصود از ” گناه” در این نوشتار، جرمی است که در شرع، مجازات دنیوی برای آن در نظر گرفته شده است. برخی می پندارند اجرای مجازات بر مجرم در دنیا، موجب پاکی و تهذیب او در آخرت میگردد و در آخرت به دلیل ارتکاب این عمل، مجازات نمی شود. دانشمندان اهل سنت برای اثبات این ادعا به روایاتی از پیامبر اکرم (ص) استناد کردهاند که عباده ابن صامت میگوید با پیامبر دریک مجلس بودیم حضرت فرمود بامن بیعت کنید که شرک نورزیده وزنا، سرقت، قتل نفس محترمه (مگر درصورت که حق باشید) نکنید پس اجر شما بر خدا است وهرکس مخالفت کرد مجازات می شود وهمان کفاره گناهانش خواهد شد.[۱۱۷]