بررسی تعریفها و مفاهیم راهبری شرکتی و مرور دیدگاه های صاحبنظران، حکایت از آن دارد که راهبری شرکتی یک مفهوم چند رشتهای (حوزهای) است و هدف نهایی راهبری شرکتی دستیابی به چهار هدف اساسی زیر در شرکتهاست:
- پاسخگویی، شفافیت، عدالت (انصاف) و رعایت حقوق ذینفعان.
با مرور تعریفهای یاد شده و تحلیل آن ها میتوان تعریف جامع و کامل زیر را ارائه کرد:
“راهبری شرکتی قوانین، مقررات، ساختارها، فرایندها، فرهنگها و سیستمهایی است که موجب دستیابی به هدفهای پاسخگویی، شفافیت، عدالت و رعایت حقوق ذینفعان میشود” (حساس یگانه، ۱۳۸۵).
۲-۲-۱-۳٫ضرورت به کارگیری نظام راهبری شرکتی
برای حصول اطمینان از ایفای مسئولیت پاسخگویی بنگاههای اقتصادی در مقابل عموم و افراد ذینفع باید نظارت و مراقبت کافی به عمل آید. اعمال نظارت و مراقبت در این زمینه مستلزم وجود ساز و کارهای مناسبی است که از جمله این سازوکارها، طراحی و اجرای راهبری شرکتی مناسب در شرکتها و بنگاههای اقتصادی است. راهبری شرکتی که با حفظ تعادل میان اهداف اجتماعی و اقتصادی و اهداف فردی و جمعی سروکار دارد، موجب ترغیب استفاده کارآمد از منابع و الزام پاسخگویی شرکتها در خصوص ایفای وظیفه مباشرت برای اداره منابع می شود. پیچیدگی روابط اقتصادی و اجتماعی در بنگاههای اقتصادی و بروز تضاد منافع در حوزه های متفاوت میان گروه های مختلفی که به نحوی با بنگاههای اقتصادی در تعامل هستند، نیاز به استقرار یک راهبری شرکتی مناسب در شرکتها که حامی حقوق و منافع همه گروه های ذینفع باشد، را بیش از پیش ضروری میسازد. ورشکستگی شرکتهای عظیم جهان همچون انرون و ورلدکامدر دهه اخیر اهمیت راهبری شرکتی شرکتها را در هدایت و اداره مؤثر بنگاههای اقتصادی بیش از پیش روشن ساخت.
از سوی دیگر، علیرغم گسترش دامنه حقوق مالکانه و تعدد سهامداران، کنترل و اداره شرکتها در اختیار گروه خاصی از سهامداران قرار گرفته است که این امر عملاً باعث شده تا از نفوذ سهامداران جزء در انتخاب هیئت مدیره شرکت و نظارت بر عملکرد آنها کاسته شود و کنترل و هدایت شرکتها در اختیار سهامداران خاص متمرکز شود. این گروه از سهامداران نقش اصلی را در تعیین اکثریت اعضای هیئت مدیره، انتخاب حسابرس مستقل و تعیین خطمشی کلی شرکت دارند. همین امر باعث تضییع حقوق و منافع سهامداران اقلیت به دلیل عدم مشارکت آنها در نظارت و کنترل مؤثر بر شرکت و تعیین مدیران و حسابرس مستقل آن شده است. رفع اینگونه نارسائیها، مستلزم وجود یک راهبری شرکتی مناسب در شرکتهاست. راهبری شرکتی بنگاه که در فضای قانونی، نظارتی و انضباطی و محیطهای پیرامونی نضج پیدا می کند، به مسائلی همچون برقراری عدالت میان گروه های مختلف، استفاده کارآمد از منابع اقتصادی بنگاه، فراهمکردن اطلاعات شفاف، ایجاد محیط سالم گزارشگری مالی، استقرار سیستم مناسب نظارتی و جبران خدمات مدیران می پردازد.
روابط میان دست اندرکاران در نظام حاکمیتی بر حاکمیت شرکتی بسیار مؤثر است، به طوری که سهامداران کنترلی (شامل افراد، هلدینگهای فامیلی، تشکیلدهندگان بلوک سهام یا سهامداران دولتی) می توانند شرکتهای مجموعه یا زیر مجموعه یا سهامداران متقابل را زیر کنترل خود درآورند و همین موضوع مبنای «فساد مالی و دستکاری قیمت» در بازار سرمایه شود. محتوا و ماهیت بیانیه حاکمیت شرکتی دفاع و حمایت جدی از سهامداران جزء و منفرد در مقابل سهامداران کنترلی یا اکثریت سهامداران میباشد. تحقیقات به عمل آمده نشان میدهد که محور بیانیه حاکمیت شرکتی بر شفافیت و افشای اطلاعات و حذف اطلاعات درونی میباشد. بدین معنی که چنانچه شرکتی بتواند چنان بستر و زیر ساخت اطلاعاتی فراهم آورد که همه سهامداران در یک زمان مشخص به همه اطلاعات درونی که قابل افشا باشند دسترسی یابند دیگر کسی نمیتواند از اطلاعات محرمانه سوء استفاده نماید لذا باید تمهیداتی فراهم گردد که چارچوب افشا و شفافیت محسوب میشوند. این چارچوب در ملاحظات و تحقیقات انجام شده در جهان کنونی عبارتند از:
-
- جلوگیری از قبضه قدرت در شرکتها توسط یک گروه یا افراد خاص.
-
- تفکیک کامل مدیریت از مالکیت.
-
- حضور اعضای هیئت مدیره خاصی به نام «اعضای مستقل هیئت مدیره» که به هیچ یک از گروههای سهامدار وابسته نباشند و بتوانند رعایت صرفه و صلاح سهامداران را به طور یکسان به عمل آورند.
-
- استقرار نظام حسابرسی داخلی و کمیته حسابرسی زیر نظر اعضای مستقل هیئت مدیره و شفاف بودن رابطه حسابرسان مستقل با شرکت.
- تضمین سلامت سیستمهای گزارشگری شامل گزارشهای سالانه، صورتهای مالی و گزارش عملکرد هیئت مدیره.
حاکمیت شرکتی تنها بخشی از محیط اقتصادی بزرگتری است که شرکتها در آن به فعالیت میپردازند که برای مثال شامل سیاستهای اقتصادی کلان، میزان رقابت در محصول و بازارها میباشد. چارچوب حاکمیتی هر شرکتی بستگی به محیط قانونی، نظارتی و نهادی دارد و عواملی چون منشور اخلاقی (اخلاق کسب و کار) و آگاهی شرکت از مسئولیتهای اجتماعی (شامل موارد زیست محیطی) و مورد علاقه جوامعی که شرکت در آن به فعالیت اشتغال دارد می تواند در حسن شهرت و موفقیت بلندمدت و پایداری شرکتها مؤثر باشد.
به طور خلاصه راهبری شرکتی به دنبال اطمینان یافتن از وجود چارچوبی است که توازن بین آزادی عمل مدیریت، پاسخگویی و صیانت از منافع ذینفعان را فراهم می نماید. راهبری شرکتی تضمین می نماید که اهداف اساسی سازمان محقق میشوند، منافع تمام سهامداران و ذینفعان حفظ می شود، عملیات سازمان و گزارشگری آن صحیح بوده و سازمان طبق اصول، مقررات قانونی و منشور اخلاقی تصریح شده و مدون و سایر ارزشها و اصول غیر مدون اداره میگردد.
جدول۲-۱٫ کارکردهای آرمانی نظام راهبری شرکتی
کارکردهای آرمانی نظام راهبری شرکتی
۱٫ ایجاد امکان برای حیات بلندمدت و نامحدود شرکتها
۸٫ کاهش هزینه سرمایه و تخصیص بهینهتر منابع اقتصادی
۲٫ جلوگیری از انتقال ثروت در بین گروه های مختلف و تضییع حقوق ذینفعان
۹٫ تعادل منافع ذینفعان و حمایت از همه آنها
۳٫ پیگیری ثبات مالی و سیستم مالی سالم
۱۰٫ استفاده بهینه از منابع بنگاه و تشویق به استفاده کارای شرکت از منابع اقتصادی
۴٫ افزایش کارایی و بهره وری شرکتها و کل اقتصاد
۱۱٫ التزام به افشای عملکردها و پاسخگویی در مورد تصمیمات و اقدامات
۵٫ ایجاد مشوقهای مناسب برای هیئت مدیره و مدیران اجرایی برای در نظر گرفتن منافع مالی شرکت و سهامداران
۱۲٫ تسهیل نظارت کارآ و مؤثر