دانلود منابع پایان نامه ها – ۲-۳-۱ جایگاه شادی در چهار چوب هیجانها – 1
آرگایل (۲۰۰۱) بین احساس خوشی [۲۱] و شادکامی تمایز قائل می شود . به رغم وی احساس خوشی یکی از رایج ترین شیوه هایی است که افراد با آن شادمانی خود را تعریف میکنند، در تعریف احساس خوشی آرجیل معتقد است، افراد دارای خلقهای منفی بسیارند مانند؛ خشم، اضطراب، افسردگی و … ) ولی واقعاً یک خلق مثبت دارند که تحت عنوان احساس خوشی توصیف می شود، در واقع می توان گفت شادمانی دارای ۳ جز است، یک جزآن احساس خوشی است و دو جزء دیگر آن رضایت از زندگی و عدم وجود عاطفه منفی است. خوشی بعد عاطفی شادمانی است و رضایت بعد شناختی آن است.
آرگایل،(۲۰۰۱)معتقد است ، شادمانی عبارت است از میزان عاطفه مثبت منهای میزان عاطفه منفی . عاطفه منفی برادبورن همان است که توسط مقیاس روان رنجورگرایی آیزنک و آزمون افسردگی بک اندازه گیری می شود. در عین حال دریافتند همبستگی بین اضطراب و افسردگی ( دو عاطفه منفی مسلط ) فقط ۵% است، آنچنان که می توان گفت که این احساس تقریباً مستقل اند. با توجه به یافته های فوق الذکر تقسیم عاطفه منفی به دو احساس اضطراب و افسردگی می توان چهار مؤلفه برای شادی در نظر گرفت. این ۴ مؤلفه عبارتند از : عاطفه مثبت، رضایت از زندگی، اضطراب و افسردگی.
۲-۳-۱ جایگاه شادی در چهار چوب هیجانها
سالهاست که در طبقه بندی حالت های روانی، شادی و نشاط را در مقوله ی هیجان ها قرار دادهاند. اگر چه طبقه بندی حالات احساسی که در مقوله ی اخیر قرار می گیرند به علت کثرت تعداد هیجان ها، آسان نیست اما کوشش های متعددی در راه نظم دهی و مجزا سازی آن ها به عمل آمده است. و شاید اشاره به طبقه بندی ای ،که هیجان ها را به چهار بعد اصلی تقسیم میکند ، بتواندجایگاه شادی و نشاط را در چهار چوب هیجان ها مشخص کند در این طبقه بندی ، هیجان ها بر اساس ابعاد زیر از یکدیگر متمایز شده اند :
– مثبت و منفی
– نخستین یا مختلط
– قرار گرفتن در قطبهای متضاد
– سطوح مختلف شدت
با توجه به این ابعاد می توان شادی و نشاط را به عنوان یک هیجان مثبت در نظر گرفت که امکان ترکیب و تألیف آن با هیجان های دیگر نیز وجود دارد. این حالت در قطب متضاد با خشم، احساس گناه و افسردگی قرار میگیرد و میزان شدت آن ها نیز تغییر پذیر است. بدین ترتیب مشاهده می شود که بیان دقیق مسأله و هدفهای موضوع مورد نظرما ، نیازمند تصریح بیشتر مقوله ی هیجانهاست. ارائه تعریف دقیقی از هیجان بسیار مشکل است چرا که افراد فرهنگ ها و مناطق مختلف ، دارای دریافت های متفاوتی از این مفهوم میباشد و مع هذا درباره ی ویژگی های خاصی از آن توافق نظر دیده می شود و اغلب مؤلفان بر این باورند که حالت های هیجانی بر اساس احساسات مثبت یا منفی کوتاه مدت نسبت به یک موضوع معین ( واقعی یا خیالی ) بر انگیخته میشوند. به بیانی دیگر ، می توان هیجان ها را از سویی به منزله ی واکنش های وحدت یافته نسبت به ویداد های معنا دار شخصی دانست که واکنش های فیزیولوژیکی ، رفتاری، شناختی و همچنین احساس های فاعلی لذت و عدم لذت را در بر می گیرند و از سوی دیگر، آن ها را به عنوان واکنش های عاطفی شدیدی تلقی کرد که تابع مراکز دیانسفالیک اند معمولاً شامل تظاهرات نباتی میشوند و جلوه های آن ها در شادی ، اندوه ، ترس ، خشم تنفرو غیره قابل مشاهده است(عابدی،۱۳۸۴ ).
پیوند هیجان ها و از آن میان شادی و نشاط با شناخت و رفتار به خوبی آشکار میگردد و تعامل چنین عواملی است که بررسی هیجان های منفی و مثبت رااز اهمیت خاصی برخورد میسازد . چرا که هیجان های منفی به کاهش سطوح حرمت خود و کیفیت روابط با دیگران منجر میشوند در حالی که هیجان های مثبت ، حرمت خود را افزایش میدهند و به گسترش روابط با دیگران می انجامند . در چهار چوب هیجان های مثبت، نشاط و شادی هیجانی است که همه در جستجوی آن هستند و شدت آن نیز مانند هر هیجان دیگری متغیر است .اما باید براین نکته تأکید کرد که نشاط در واقع از جلوه های ظاهری مفهوم عمیق خوشبختی است . نشاط و خوشبختی در زبان عامیانه به احساسی تغییر پذیر وهمجنین به احساس پایدار رضایت کلی از زنذگی نسبت داده می شود. از دیدگاه علمی تر خوشبختی بر اساس سطح ارزشیابی کلی مثبت هر فرد از کیفیت مجموعه ی زندگی فعلی وی تعریف می شود (عابدی،۱۳۸۳ ).
۲-۳-۲ شاخص های شادکامی
حالت چهره – قیافه : جایگاه اصلی هیجانات ، چهره است ، چهره میتواند شماری از هیجانات از جمله شادی را نشان دهد (آرگایل، ۲۰۰۱ ). شاید مشخص ترین حالت چهره که نشان دهنده شادکامی است را بتوان در حرکت لب ها و خصوصاًً در میزان خنده افراد دید. ولی آنچه اهمیت دارد توجه به همه ی جسم است.
– بیان احساسات شاد توسط خود فرد : توجه به مطالبی که فرد در مورد احساسات خودبیان میکند نیز میتواند شاخصی از شادکامی فرد باشد.
– توجه به محتوی گفتار فرد : وقتی فردی محتوی کلامش خوش بینانه تر است می توان گفت احساس درونی فرد نیز شادکام است وقتی محتوی کلام فرد بدبینانه است می توان گفت شادکام نیست ( عابدی ، ۱۳۸۴ ).
۲-۳-۳ دیدگاه شناختی و شادکامی
موضوع تعیین کننده های شادکامی و چگونگی ادراک و شناخت آن ها از مدتها قبل مورد بحث بوده است و دامنه آن ، دیدگاه های دینی و فلسفی را نیز در بر دارد . این دیدگاه ها در مورد سودمندی تفکرات و شناختهایی تأکید دارند که باعث هدایت هیجانها و خلاقیات فرد میگردد برای مثال در بعضی از ادیان برای مقابله با هیجانهای ناخوشایند توصیه میگردد. ( داینر[۲۲] ، ۱۹۹۹ ).
یکی از نظریه های خوشبختی ذهنی و شادکامی نظریه ( اسناد[۲۳]) میباشد، که در مورد افسردگی به خوبی شناخته شده است .در این نظریه اعتماد برآن است که افراد افسرده وقایع منفی را علل پا بر جا و کلی می دانند که پیوسته برای آنان اتفاق می افتد. از نظر بک ( ۱۹۶۷ )افراد افسرده به روش های خود به ویرانگری در جهان می اندیشند.