- خود کنترلی در واقع همان تقوای الهی است که در انجام دادن وظایف کاری متجلی میگردد یعنی تقوای کاری و کنترل خویش به هنگام انجام دادن کار و پرهیز از خیانت وکم کاری و انحراف و تخلف شغلی و اداری و ایجاد خودکنترلی در افراد از طریق کار فرهنگی امکان پذیر است(نبوی،۱۳۷۵،ص ۲۰۹).
پیروان این نظریه معتقدند که خودکنترلی به معنی نفی کنترل نیست بلکه کنترل بهینه و کارامد است. و در دست یابی به اهداف سازمان کاملا مؤثر میباشد. خودکنترلی یعنی ایجاد حالتی در فرد که وجدان او را بیدار میکند که باعث کنترل رفتار فرد میگردد.
برای اجرای درست خودکنترلی اولاً کل مجموعه باید خودکنترلی را بپذیرند یعنی پذیرش اینکه خودکنترلی وسیله ای جهت بالا بردن ضریب اطمینان از کیفیت و تولیدات سازمان میباشد. ثانیاًً لازمه تکامل این نظریه وجود عدالت و رفاه نسبی است یعنی باید جهت اجرا و پیاده سازی خودکنترلی، کارکنان ازحقوق و مزایای نسبی جهت ارامش فکری و پذیرش ان داشته باشند و ثالثاً باید مدیران، خود، الگویی برای ایجاد خودکنترلی در نزد کارکنان سازمان باشند یعنی مدیران می باید رهبر تغییرات در سازمان باشند و در رأس امور پیشگام بوده و از همه دقیقتر به رفتار خود واقف باشند.
۳-۱-۳ اهمیت و ضرورت خودکنترلی:
باشند یعنی مدیران می باید رهبر تغییرات در سازمان باشند و در رأس امور پیشگام بوده و از همه دقیقتر به رفتار خود واقف باشند.
۳-۱-۳ اهمیت و ضرورت خودکنترلی:
شاید بهترین شیوه برای بیان ضرورت خودکنترلی، مقایسه ی ابعاد خودکنترلی با نظارت وکنترل بیرونی است. مثلا در بعد هزینه. خودکنترلی اگر در یک دوره بلند مدت اجرا شود، از صرفه جویی های ناشی از این امر می توان بهره جست. همچنین صحت نظارت ناظران در امر نظارت و کنترل، جلوگیری از زد و بندهای احتمالی، بالارفتن ضریب اطمینان از افزایش دقت نظارت ها، کاهش ضایعات سازمانی را می توان نام برد.
فرد مسلمان زمینههای بسیار مناسبی جهت رعایت «وجدان کاری» نسبت به سایر مکاتب بشری دارد. هر اندازه کارمند، کارگر و… دارای ایمان قوی باشند وجدان کاری و اخلاق کاری بیشتری نیز خواهند داشت و بدون اینکه سرپرستان یا مدیران او را کنترل مستقیم نمایند فرد خدمات و محصولات شایسته و بی عیب و نقصی را به جامعه عرضه خواهند نمود(نادری قمی، ۱۳۷۵، ص ۲تا ۳).
همچنین در ضرورت خود کنترلی کافی است نظری به منابع اسلامی بیفکنیم. منابعی چون بیانات صریح و روشن امامان معصوم، قران و احادیث شریفه. همانند این کلام امیرالمومنین (ع) که بیانگر ضرورت خویشتن داری در مکتب اسلام است: «اِجعَل مِن نَفسِکَ عَلی نَفسِکَ رَقیباً[۱۱]». از خودت مراقبی بر خویشتن قرار ده.
در اسلام مؤمنان را به داشتن اصل تقوا سفارش کردهاند. تقوا به کرات در قران سفارش شده و همه به رعایت ان دعوت شده اند. این واژه در اصل از مادهء وقایه به معنای نگه داری یا خویشتن داری است و به تعبیر دیگر یک نیروی کنترل درونی است که انسان را در برابر طغیان شهوات حفظ میکند. این کنترل نیرومند درونی روشن ترین اثار ایمان به مبدأ و معاد، یعنی خدا و رستاخیز است، و معیار فضیلت و افتخار انسان و مقیاس سنجش شخصیت او در اسلام، محسوب می شود(تفسیر نمونه، ج۱، صفحه ۸۰).
تقوا خود به اشکال گوناگون نمو پیدا میکند. تقوای اقتصادی، تقوای اجتماعی، تقوای سیاسی و… .
در اینجا معنی و مقصود ما از تقوا، تقوای کاری است. که در کار و محیط کار، توسط فرد جهت پرهیز از خیانت کم کاری اتفاق می افتد. داشتن تقوا در محیطهای سازمانی مختص کارکنان نمی باشد و مدیران نیز باید در حوزهای مدیریت خویش، با تقوا باشند و از هر گونه و افتخار انسان و مقیاس سنجش شخصیت او در اسلام، محسوب می شود(تفسیر نمونه، ج۱، صفحه ۸۰).
تقوا خود به اشکال گوناگون نمو پیدا میکند. تقوای اقتصادی، تقوای اجتماعی، تقوای سیاسی و… .
در اینجا معنی و مقصود ما از تقوا، تقوای کاری است. که در کار و محیط کار، توسط فرد جهت پرهیز از خیانت کم کاری اتفاق می افتد. داشتن تقوا در محیطهای سازمانی مختص کارکنان نمی باشد و مدیران نیز باید در حوزهای مدیریت خویش، با تقوا باشند و از هر گونه خلافی به دور باشند نقش و وظیفه ی مدیران اهمیت دو چندان دارد به نحوی که الگوی کارکنان خویشند و تاثیر بسزایی روی رفتار آن ها دارند.
مفهوم تقوا در نهج البلاغه مترادف با مفهوم پرهیز حتی به مفهوم منطقی آن نیست، تقوا در نهج البلاغه نیرویی است روحانی که بر اثر تمرینهای زیاد پدید میآید و پرهیزهای معقول و منطقی از یک طرف سبب و مقدمه پدید آمدن این حالت روحانی است، و از طرف دیگر، معلول و نتیجه آن است و از لوازم آن به شمار می رود(مطهری،۱۳۸۰، ص۱۹۹).
« تقوای الهی اولیاء خدا را در حمایت خود قرار داده آن ها را از تجاوز به حریم منهیات الهی باز داشته است و ترس از خدا را ملازم انان قرار داده است، تا انجا که شبهایشان را بیخواب (به سبب عبادت) و روزهایشان را بی اب (به سبب روزه) گردانیده است »(نهج البلاغه، خطبه ۱۱۲).
با توجه به این خطبه، در منطق امام علی (ع) تقوا نه عین پرهیز است و نه عین ترس از خدا، بلکه نیرویی است روحی و مقدس که اموری چون پرهیز از محرمات الهی و ترس از خدا را به دنبال خود دارد(مطهری، ۱۳۸۰، ص۲۰۲).
افرادی که دارای ایمان و تقوای الهی بیشتری باشند از خودکنترلی بیشتری نیز برخوردارند، فردی که به مکتب اسلام و قران اعتقاد کامل دارد، به عنوان مسلمان واقعی میتواند در انجام کارهای خود به شکل مطلوبی موفق باشد این فرد به دلیل داشتن بسترهای تشویقی مناسب که در مکتب اسلام به آن ها از پاداشهای اخروی یاد می شود میتواند رفتار خود را در محیط کار به خوبی کنترل نماید وظیفه اش را به شکل کامل و بی نقصی انجام دهد. هر مسلمانی به این امر اعتقاد دارد که خداوند عالمیان هر لحظه به اعمال و رفتار او نظارت دارد و نباید در محضر خدا معصیت کرد و باید از گناه به دور بود. هر چقدر این اعتقاد در نزد مردم قوی تر باشد آن ها از انجام و ارتکاب گناه دوری میکنند و از اعمالی هم چون کم کاری، کم فروشی، کاهش ساعت کار و… خودداری می نمایند.
تقوا، روح را نیرومند و شاداب میکند و به آن مصونیت میدهد. انسانی که از این نیرو بی بهره باشد اگر بخواهد خود را از گناهان مصون و محفوظ بدارد ناچار است از محیط کنار بکشد و انزوا و گوشه گیری اختیار کند اما اگر نیروی روحانی تقوا در روح فردی پیدا شد ضرورتی ندارد که محیط را رها کند، بدون رها کردن محیط خود را پاک و منزه نگه میدارد(مطهری،۱۳۸۰، ص۱۹۹).
این اعتقاد در نزد مردم قوی تر باشد آن ها از انجام و ارتکاب گناه دوری میکنند و از اعمالی هم چون کم کاری، کم فروشی، کاهش ساعت کار و… خودداری می نمایند.
تقوا، روح را نیرومند و شاداب میکند و به آن مصونیت میدهد. انسانی که از این نیرو بی بهره باشد اگر بخواهد خود را از گناهان مصون و محفوظ بدارد ناچار است از محیط کنار بکشد و انزوا و گوشه گیری اختیار کند اما اگر نیروی روحانی تقوا در روح فردی پیدا شد ضرورتی ندارد که محیط را رها کند، بدون رها کردن محیط خود را پاک و منزه نگه میدارد(مطهری،۱۳۸۰، ص۱۹۹).
رسول اکرم (ص) می فرمایند: