مطابق فرا تحلیل ماتیو و زاجاک (۱۹۹۰) ، تعهد سازمانی در تمایل به ماندن ، عملکرد شغلی و سنجش ارزیابی نقش دارد. (زکی، ۱۳۸۳)
به نظر هرسی و بلانچارد(۱۹۸۸) ، تعهد سازمانی تأثیر بسیاری بر رفتارهای کارکنان مثل غیبت ، تأخیر و جابجایی دارد. (حصاری، ۱۳۸۵)
۲-۳-۵- آیا تعهد سازمانی هنوز هم ارزش بررسی دارد ؟
در مورد این که آیا تعهد سازمانی در شرایط کنونی و با توجه به تغییرات سازمانی رخ داده ، هنوز هم ارزش تحقیق و بررسی را دارد یا خیر ؟ ، دو دیدگاه مختلف وجود دارد :
دیدگاه اول : بعضی از نویسندگان جدید معتقدند که تعهد سازمانی موضوع بی ربطی است و و نیازی به تحقیق و بررسی ندارد . باروچ[۱۰۹] یکی از این افراد است. به اعتقاد باروچ با توجه به روندهای اخیر در مورد کوچک سازی سازمان ها ، مثل فرایند مهندسی مجدد ، ماهیت روابط کار در سه دهه اخیر به نحو چشمگیری تغییر کردهاست به طوری که تعهد کارمند به سازمان موضوع بی ربطی شده است. او میگوید که اهمیت تعهد سازمانی به عنوان یک مفهوم عمده در مدیریت و رفتار سازمانی در حال کاهش است و این روند همچنان ادامه دارد. اساس بحث باروچ این است که تعهد سازمانی برای کارکنان یک پیش شرط مهم است اما مهم ترین نیست. سازمان ها با توجه به فعالیت های کوچک سازی در سال های اخیر نسبت به استخدام کارکنان با تعهد یکسان نسبت به سازمان ، یا ناتوان یا بی میل بوده اند . حتی دراکر[۱۱۰] برجسته ترین نویسنده مدیریت نیز نسبت به شرکت هایی که میگویند ، برای کارکنان شان ارزش قائلند ، بدبین است چرا که آن ها خلاف آن را ثابت کردهاند. دراکر میگوید ، همه سازمان ها هر روزه اذعان میکنند که کارکنان ، بزرگ ترین دارایی آن ها هستند ، ولی با وجود این به آن چه که میگویند کمتر عمل میکنند چه رسد به آن که واقعا معتقد به آن باشند. (فرهنگی و حسین زاده،۱۳۸۴)
دیدگاه دوم : چه طور می توان بحث باروچ که معتقد است تعهد کارمند چیز بی ربطی است را ارزیابی کرد ؟ مودی با طرح این پرسش عقیده دارد ، شواهدی وجود دارد که بسیاری از سازمان ها استراتژی های کوچک سازی و کاهش هزینه ها را دنبال میکنند و برای این شرکت ها ایجاد سطح بالایی از تعهد کارمند ظاهراًً به عنوان یک استراتژی نه چندان مهم برای کسب موفقیت اقتصادی نسبت به شرکت هایی که به این استراتژی متوسل میشوند ، درک می شود. بنابرین بر اساس تجربه واقعی مدیریت ، ممکن است صاحب نظری استدلال کند که تعهد کارمند چیز بی ربطی است. به خاطر این که سازمان های کمتری استراتژی هایی را برای افزایش تعهد کارکنان ادامه میدهند. در این دیدگاه باروچ ممکن است تا حدودی درست بگوید. با این حال ، از طرف دیگر شواهدی دال بر این وجود دارد که سازمان ها در پی عملکرد بالا و استراتژی های منابع انسانی برای افزایش تعهد کارکنان شان هستند که میتواند سود اقتصادی بیشتری را برای آن ها فراهم کند. از این دیدگاه تعهد کارمند نه تنها بی ربط نیست ، بلکه به عنوان یک مفهوم مدیریتی به خاطر این که میتواند به مزیت رقابتی و موفقیت مالی منجر شود ، خیلی مهم است. در حقیقت تعهد از این دیدگاه ممکن است ، به عنوان کلیدی برای مزیت رقابتی محسوب شود. در این دیدگاه تعهد کارمند به عنوان یک استراتژی رقابتی ، کاملاً بر خلاف آن چه باروچ میگوید، چیز بی ربطی نیست. (فرهنگی و حسین زاده،۱۳۸۴)
۲-۴- پیشینه تحقیق
با توجه به اهمیت مباحث رضایت شغلی و تعهد سازمانی در حوزه رفتار سازمانی، مطالعات بسیاری در خصوص بررسی و ارتباط بین این دو نگرش شغلی مهم توسط محققان داخلی و خارجی انجام شده است ولیکن تحقیقات مذکور به نتایج یکسانی منجر نشده اند.از این رو نتایج به دست آمده،تحت عنوان چهار مدل مجزا طبقه بندی میشوند:
مدل اول ) مدل اول که توسط اکثر محققان پذیرفته شده است ، رضایت شغلی را پیش شرط و باعث تعهد سازمانی میداند.
مطالعات مودای و استیرز[۱۱۱](۱۹۸۲)بیانگر این است که رضایت شغلی بلافاصله پس از ورود به سازمان شکل میگیرد در حالی که تعهد سازمانی به کندی توسعه مییابد. لذا رضایت شغلی پیش شرط تعهد سازمانی است.(زکی،۱۳۸۳)
در تحقیق وارسی[۱۱۲] و همکاران(۲۰۰۹) با عنوان «مطالعه روابط بین تعهد سازمانی و عوامل تعیین کننده آن در بین کارکنان بخش خصوصی پاکستان»،تعهد سازمانی به عنوان متغیر وابسته و رضایت شغلی و انگیزه کاری به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده اند و به این نتیجه رسیده اند که انگیزه کاری و رضایت شغلی با تعهد سازمانی رابطه مثبت ومعناداری دارند ولی تاثیر رضایت شغلی بر تعهد سازمانی قوی تر از تاثیر انگیزه کاری بر تعهد سازمانی است.و چنانچه انگیزه کاری و رضایت شغلی افزایش یابد،ممکن است تعهد سازمانی نیز افزایش یابد.
ملک و همکاران(۲۰۱۰)در تحقیق خود با عنوان «رضایت شغلی و تعهد سازمانی مدرسان دانشگاه های دولتی پاکستان» ، بیان میکنند،رضایت از ماهیت کار،سرپرست و پرداخت ،تاثیر مثبت و معناداری بر تعهد سازمانی مدرسان دارد و تعهد سازمانی و رضایت آنان به واسطه رضایت از ماهیت کار،سرپرست،حقوق،همکاران و فرصت ارتقاء ،میزان بالایی است.
مولایی در (۱۳۷۸)در تحقیقی با عنوان « پژوهشی پیرامون عوامل مؤثر بر تعهد سازمانی کارکنان شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب (اهواز) » بیان میکند که رضایت شغلی،وابستگی شغلی،درک جمایت سازمانی و عوامل محیطی همگی بر تعهد سازمانی و ابعاد آن تاثیر مثبت دارند.
زکی (۱۳۸۳) که در تحقیق خود با عنوان «بررسی تاثیر ابعاد رضایت شغلی بر تعهد سازمانی معلمان دبیرستان های شهر اصفهان» ، از پرسشنامه رضایت شغلی اسپکتور استفاده کردهاست،بیان میکند که با توجه به ابعاد نه گانه رضایت شغلی ،تمامی ابعاد مذکور روابط معناداری با تعهد سازمانی دارند و رابطه میان تعهد سازمانی و رضایت شغلی، رابطه ای علی است و رضایت شغلی موجب تعهد سازمانی می شود.
پژوهش دانش فرد و محبوب روش (۱۳۸۸)با عنوان « بررسی رابطه رضایت شغلی و تعهد سازمانی با کارایی کارکنان شرکت فولاد یزد» ،نشان میدهد که رضایت شغلی با یک رابطه یک جانبه بر تعهد سازمانی با ضریب مسیر۰٫۷۸ تاثیر شدیدی دارد.
مدل دوم ) در مدل دوم تعهد سازمانی به عنوان پیش شرط رضایت شغلی مطرح میگردد.
مطالعات بتمن و استرازر (۱۹۸۴)بیانگر این است که عقلانیت و منطقی در پشت تعهد رفتاری وجود دارد که به موجب آن فرد عضویت در یک سازمان را می پذیرد و این تعهد گرایشی را به دنبال دارد و بالطبع فرد نسبت به وضعیت موجود، گرایش های مثبتی مانند رضایت کسب میکند.در نتیجه تعهد سازمانی به عنوان پیش شرط رضایت شغلی مطرح میگردد.