ج) استفاده از روشهای تصویرسازی و بازی نقش: هنگام شناخت افکار و اعتقادات گاهی ممکن است زوجها در یادآوری اطلاعات مشکل داشتهباشند. با بهره گرفتن از روش تصویرسازی و نقش بازی برای شناخت احساسات و افکار خودآیند میتولند مفید واقعشود.
د) چالش با افکار خودآیند و چارچوببندی مجدد افکار: درمانگر با هدایت زوج در شناسایی افکار خودآیند آن ها را در جهت بررسی و شناخت خطاهای شناختی و برچسب زدن و نامگذاری آن ها و اینکه این افکار را با افکار و اعمال مثبت جابجا کنند یاری رساند(بک، ۱۳۸۵).
در درمان زوجها بحث و مجادله جایگاه ویژهای دارد. همین باورهای غیرمنطقی مراجعان را میتوان ضمن آشنا ساختن آن ها با عواملی که باعث شکلگیری تفکرات غیرمنطقی میشود به بحث و مجادله گذاشت(الیس، ۱۳۸۰).
مداخلات درمانی جهت بهبود مهارتهای رفتاری
درمانگران شناختی-رفتاری همچنین از دستورالعملهای نوشتاری و کلامی، آموزش دادن به منظور آسان کردن مهارت حل مسئله به طور اثربخش، الگوسازی و تمرین رفتاری استفاده میکنند. مراحل اصلی مهارت حل مسأله عبارتند از: دستیابی به تعریفی روشن و خاص از مشکل بر اساس رفتارهایی که ممکن است اتفاق بیافتد یا خیر، ارائه راه حل های رفتاری خاص برای مشکل بدون اینکه به عقاید اعضا خانواده حمله شود، ارزیابی و بررسی مزایا و معایب هر راهحل پیشنهاد شده، انتخاب راهحلی که به نظر میرسد عملیتر و برای همه اعضای خانواده که درگیر مشکل هستند جذاب و پذیرفتنی باشد، توافق درباره دوره آزمایشی ارزیابی، اثربخشی آن برای اجرای راه حل انتخابشده: تمرین و تکالیف خانگی برای یادگیری مهارتها، ضروری و مهم است(داتیلیو، ۲۰۰۲؛ اپستین و باوکم، ۲۰۰۲).
مجموعه مراحل کسب شده از اپستین و شل سینگر(۱۹۹۶) در زیر آمدهاست. این مراحل را میتوان به عنوان دستورالعمل راهنما برای حل مسأله با خانواده ها و زوجین استفاده کرد:
-
- مشکل را به صورت رفتاری مشخص تعریف کنید. درک افراد از مشکل را با هم مقایسه کنید و به توصیف مناسبی از مشکل دست یابید.
-
- مجموعهای از راه حل های احتمالی ارائه دهید.
-
- مزایا و معایب هر راهحل را بررسی و ارزیابی کنید.
-
- راهحل عملی و امکانپذیر انتخاب کنید.
- راهحل انتخاب شده را اجرا نموده و اثربخشی آن را بررسی و ارزیابی کنید.
این مراحل زمینهای را فراهم میکند که به طور راهبردی به عنوان تکلیف خانگی تعیین شود. درمانگر مکررا فرایند و پیامدهای آن را همراه با زوج یا خانواده بر اساس مسایل روزمره مورد بررسی قرار میدهد.
توافقهای تبادل رفتاری
توافق های تبادل رفتاری، بخشی لازم و منکل درمان شناختی رفتاری است. قراردادها برای تبادل رفتارهای مطلوب، نقش مهمی در کاهش تنشهای خانوادگی ایفا میکنند. ضمنا درمانگرها باید از این که تبادل رفتاری عضوی از اعضای خانواده، مشروط به رفتار عضو دیگری باشد، جلوگیری کنند. بنابرین، هدف توافقهای تبادل رفتاری این است که هر فرد رفتارهای خاصی را شناسایی و انجام دهد که منجر به بهبود خودش میشود، صرف نظر از اینکه عضو دیگر چه اقداماتی انجام میدهد. چالش اصلی که در مقابل درمانگرها هستنداین است که اعضا خانواده را تشویق کند از اجرای تشریفات اجتناب کنند و منتظر نمانند اول دیگری به طور مثبت رفتار کند. ارائه نکات آموزشی مختصر درباره معامله به مثل در روابط آشفته، این حقیقت که فرد فقط میتواند بر اعمال خودش کنترل داشته باشد، اهمیت تعهد دادن شخص به بهبود فضا و محیط خانواده، چند مداخلهای هستند که، به منظور ایجاد اولین همکاری مثبت، بی میلی افراد را کاهش دهد.
جرئتآموزی[۳۲]
آموزش مهارتی اجتماعی که اغلب در خانواده درمانی استفاده میشود، مهارت جرئت آموزی است، اغلب رفتارهای خجالتآمیز و ترساندهشده که در خانواده مشاهدهمیشود. این رفتارها باعث میشود که از صحبت کردنبا همدیگر اجتناب کنند یا در بعضی موارد رفتارها به رفتارهای به شدت پرخاشگرانه تبدیل میشود. ممکن است یکی از زمینههایی که باعث مشکلات عمده در روابط میگردد، همین مسأله باشد. هنگامی که، این موضوع، مشکل اصلی در تعاملات است، ضروریست که در زمینه تشخیص دادن تفاوت بین پاسخهای جرئتمندانه و پرخاشگرانه، آموزش رسمی انجام گیرد. از همسران و اعضا خانواده خواسته میشود، این سه نوع پاسخ پرخاشگرانه، جرئتمندانه و منفعلانه را در ارتباط با همدیگر تمرین کنند. این تمرین به آن ها کمک میکند تا مزایای رفتار جرئتمندانه را در دستیابی به تعاملات سالم تشخیص دهند.
درمانگر میتواند در طول جلسات درمان از فن ایفای نقش استفاده کند، از افراد بخواهد در برنامه آموزشی شرکت کنند یا نوارهای آموزشی مربوط به جرئتمندی را نگاهکنند، مخصوصا نوارهای آموزشی که بافت تعاملات زوجین و خانواده را شامل میشوند. از همسران و اعضاء خانواده خواسته میشود الگوهای جنسیت خودشان را که در دامنه سنی آن ها هستند، مشاهده کنند، این امر در نشان دادن تفاوت بین رفتارهای جرئتمندانه، منفعلانه و پرخاشگرانه، میتواند بسیار مفید باشد. هنگام پیشنهاد دادن جرئتآموزی بایستی مسایل فرهنگی را در نظر داشتهباشید. مخصوصا در ارتباط با زوجین و خانواده هایی که از زمینههای فرهنگی متنوعی هستند. مثلا خانواده هایی که از فرهنگی ست که زنان را نسبت به صحبتکردن با شوهرانشان منع میکنند.
تمرین رفتاری[۳۳]
بعد از آموزش مهارتها و دریافت بازخورد از درمانگر، زوجها و اعضاء خانواده بایستی مهارتهای خاص را تمرین کنند. این امر ابتدا در جلسه درمان به وسیله آموزش کلامی و الگوسازی انجام میشود. این جلسات تمرین را به طور سنتی به نام تمرین رفتاری مینامند که ابتدا درمان در جلسه شروع میشود و به تدریج به محیط زندگی فرد تعمیم داده میشود. تمرین رفتاری ضروریترین بخش سلسله های درمان است. زیرا در جلسه بعد برای درمانگر بازخورد فراهم میکند که آیا زوجها و اعضا خانواده آنچه را که آموزش دیدهاند، درک کردهاند و میتوانند آنچه که باید اجرا شود را در رفتارشان نشان دهند. علاوه بر این، تمرین واقعی، تغییر را بر میانگیزاند و به ثبات دائمی پیامد تغییر کمک میکند. تمرین رفتاری را میتوان به عنوان فرایند شکلدهی در نظر گرفت که در آن هم درمانگر و هم همسرها یا اعضاء خانواده یاد میگیرند تا شیوه جدید تعامل را بپذیرند.
بخش اولیه تمرین که در جلسه درمان انجام میشود. به این دلیل است که در آنجا میتوان درباره این که چه چیزی را به نمایش بگذارند، بازخورد فراهم کرد و به طور اشتراکی برای بهبود بخشیدن تمرین و نحوه کاربرد آن در شرایط، توصیه های لازم ارائه داد
مداخلات درمانی جهت بهبود مهارتهای ارتباطی
ارتباط به زوجها اجازه میدهد که در سطح کاملا بالغانه بحث و به حل مشکلات بپردازند و اطلاعات مهم را مبادله کنند. افرادی که نمیتوانند اختلافات را به توافق منجر سازند در سیکل نیازهای ناتمام سالهای زندگی گیر کرده و این چرخه مرتب تکرار میشود. اما با خطوط ارتباطی مناسب یکدیگر را حمایت میکنند و آینه انعکاس دهنده مشکلات میتوانند باشند.
بسیاری از شواهد تجربی نشان میدهند که زوجهای مشکلدار در بیان افکار و احساسات و مهارت گوش فرادادن و حل مشکل از انواع الگوهای منفی و غیر مؤثر در برقراری ارتباط استفاده میکنند(اپشتاین و باکوم، ۲۰۰۲).