۱-۲-بیان مسئله:
امروزه دانشجویان به دلیل نقش مهمی که دراداره آینده کشور به عهده دارند یکی از قشر های مهم جامعه به حساب میآیند. اهمیت این موضوع زمانی مشخص می شود که بدانیم بر طبق آمار و ارقام موجود، کشور ایران یک کشور جوان بوده و بخش عمده جمعیت آن متشکل از جمعیت جوان و نوجوان میباشند که سلامتی جسمی و روانی آن ها نقش بسزایی در پیشرفت و آینده کشور خواهد داشت.یکی از رویکرد های نوین و اثر بخش در پیشگیری و درمان افسردگی درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت میباشد که هم اثرات شگرف آن در تحقیقات گوناگون به اثبات رسیده و هم با فرهنگ کشور ما همخوانی کامل دارد.
شاید کمتر کسی باشد که در طول زندگی خود لحظاتی از نگرانی و افسردگی را احساس نکرده باشد. افسردگی یک اختلال شایع عاطفی است. اگر شدت اینحالت از حد معمول بگذرد، عرصه زندگی را بر فرد تنگ کرده او را از همه چیز حتی از خودش بیزار میکند.افسردگی میتواند علل مختلفی داشته باشد اما مهمترین عاملی که باعث ایجاد و تداوم آن می شود کناره گیری و اجتناب فرد از فعالیتهای لذت بخش زندگی است، به این صورت که فردی که بر اثر از دست دادن شغل، عدم قبولی در دانشگاه یا فقدان یکی از عزیزان. (به این گونه عوامل مسایل اولیه گفته می شود)دچار حالاتی غمگنانه شده و از فعالیتها دست می کشد و دچار علائمی می گردد که به آن افسردگی می گوییم، در حقیقت بر اثر مسایل ثانویه افسردگی گرفتار بیماری میگردد(دیمیدجیان، دون،۱۳۹۲).این مسایل ثانویه شامل رفتارهای اجتناب گون و افکار نشخوار گون می شود به طوری که فرد به خاطر غم واندوهی که مسایل اولیه برایش به ارمغان می آورنداز هر گونه دست زدن به فعالیت لذت بخش که برای فرد همراه با تقویت و پاداش باشد،امتناع کرده و گرفتار افکار نشخوارگون و رفتار های اجتنابی میگردد(دیمیدجیان، دون،۱۳۹۲).وفعالیتهایی از قبیل ماندن در رختخواب، مصرف مواد افیونی و الکل وتماشای بیش از حد تلویزیون و….را انجام میدهد.فعال سازی رفتاری درمان ساختار یافته کوتاه مدتی برای افسردگی است(دیمیدجیان، دون،۱۳۹۲).
هدف فعال سازی رفتاری، فعال کردن درمانجویان بطرقی است که تجارب پاداش بخش آنان را در زندگیشان افزایش دهد.هدف مذکور افزایش فعالیت و در گیر شدن فرد در دنیای پیرامونش است. فعال سازی رفتاری برای رسیدن به این هدف روی فرایندهایی (مانند رفتارهای گریز و اجتناب و افکار نشخوار گون) که جلوی فعال سازی را می گیرند، دست میگذارد. فعال سازی رفتاری بر این فرض استوار است که مشکلات موجود در زندگی افراد آسیب پذیر توان دریافت تقویت مثبت از محیط را از آنان میگیرد. اساس کار فعال سازی رفتاری تأکید بر عوامل اصلی و حقیقی به وجود آورنده افسردگی یعنی کاهش فعالیتهای پاداش بخش و افزایش رفتارهای اجتنابی و افکار نشخوار گون میباشد
یکی از پژوهش های مهمی که تاثیر غیر قابل انکار فعال سازی رفتاری در درمان افسردگی را مشخص میکند، پژوهش تحلیل مؤلفه ای میباشد که جیکبسون و همکارانش انجام دادند(جیکبسون و همکاران، ۱۹۹۶)
۱۵۰افسرده ی بزرگسالی که در این پژوهش شرکت کرده بودند به طور تصادفی در یکی از۳ موقعیت درمانی قرار گرفتند ۱- فعال سازی رفتاری ۲- فعال سازی رفتاری به اضافه باز سازی شناختی افکار خود آیند ۳- بسته شناخت درمانی کامل شامل فعال سازی رفتاری بازسازی شناختی افکار خود آیند و بازسازی شناختی باورهای بنیادین نتایج حاصل این پژوهش حاکی از آن بود که تفاوت معنا داری بین سه موقعیت درمانی چه در درمان مرحله حاد و چه در پیشگیری ازعود آن هم در پیگری ۲ ساله دیده نشد (جیکبسون و همکاران، ۱۹۹۶؛گوتنر[۱]، گالان[۲]، دابسون[۳] و جیکبسون، ۱۹۹۸)و نتایج به دست آمده از مؤلفه فعال سازی رفتاری با نتایج حاصل از شناخت درمانی کامل یکسان بود.
مدل معاصر فعال سازی رفتاری در یک کار آزمایی بالینی که در دانشگاه واشنگتن انجام شد (پژوهش سیاتل) در معرض آزمایش سختی قرار گرفت. در پژوهش سیاتل فعال سازی رفتاری نه تنها با شناخت درمانی بلکه با یکی از داروهای ضد افسردگی پاروکسین نیز مقایسه شد.
این مقایسه درمانی در بافتاری متشکل از ۲۴۱ افسرده بزرگسال و کارآزمایی کنترل شده با دارو نما صورت گرفت تمرکز تحلیل بر مقایسه ی درمان بین۲گروه بود: بیماران مبتلا به افسردگی خفیف و شدید. پیامد های درمانی سریع برای بیمارانی که فعال سازی رفتاری را دریافت کرده بودند با بیماران که داروی ضد افسردگی در یافت کرده بودند یکسان بود حتی برای بیماران که افسردگی شدید داشتند نیز چنین پیامدی حاصل شد بیمارانی که فعال سازی رفتاری را در یافت کرده بودند در درمان ماندند.
فعال سازی رفتاری همچنین از نظر درمان سریع بیماران مبتلا به افسردگی شدید در مقایسه با شناخت درمانی برتری داشت ونیز بیماران که دارو،علایم شان را بهبود بخشیده بود هنگامی که مصرف دارو را قطع کردند به مراتب بیشتر از بیماران که فعال سازی رفتاری با شناخت درمانی دریافت کرده بودند دچارعود شدند (دیمیدجیان و همکاران، ۲۰۰۶؛دابسون و همکاران ۲۰۰۸)
ما در این تحقیق به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت که آیا استفاده از درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت میتواند بر کاهش افسردگی در دانشجویان با نشانگان بالینی افسردگی اثری داشته باشد یا خیر؟
۱-۳-اهمیت وضرورت انجام تحقیق
با توجه به اینکه دانشجویان در هر جامعه ای آینده سازان و برنامه ریزان و مدیران آن جامعه خواهند بود سلامت روانی آنان میتواند نقش مؤثری در فرایند توسعه داشته باشد. در صورتی که آنان از بهداشت روانی برخوردار نبوده و به خاطرمشکلات و مسائل اولیه ی مانند:سطح درآمد پایین، عدم موقعیت مناسب ازدواج،دوری از خانواده،شکست تحصیلی و عشقی،توقع وانتظارات بالا از خود ودیگران در زمینههای تحصیلی؛شغلی؛اجتماعی و…،میباشد که باعث اختلالات روحی و عاطفی از جمله افسردگی شوند، نه تنها خود در این جریان ضربه می بینند، بلکه در نهایت جامعه نیز متضرر میگردد. شناخت عواملی که مشکلات روانی دانشجویان را فراهم می آورد مستلزم مطالعات علمی است. از طریق شناخت این عوامل است که می توان به برنامه ریزی در جهت مرتفع ساختن مشکلات عاطفی دانشجویان همت گماشت و بهداشت روانی آنان را تأمین کرد. تا زمانی که بهداشت روانی درمیان دانشجویان وجود نداشته باشد نه تنها انواع اختلالات روحی از جمله افسردگی، از خود بیگانگی و … گریبان گیر آن ها خواهد شد، بلکه این امر منجر به افت تحصیلی و هدر رفتن سرمایه گذاریهایی خواهد شد که در این راه به کار گرفته شده است.
بر اساس نتایج مطالعات انجام گرفته در ایران، گروههای دانشجویی دامنه بالایی از اختلال افسردگی را نشان میدهند(امینی و همکاران،۱۳۸۰)، همچنین در پژوهشی دیگر، میزان شیوع این اختلال در دانشجویان ۵/۱۴در صد گزارش شده است(ضیایی،معین الغربایی،مالکی نژاد،۱۳۸۰).از آنجایی که مطالعات متعددی اثر بخشی درمان فعال سازی رفتاری را در افسردگی نشان دادهاند (امیری،جلیلی،پرهون،۱۳۹۰)بنابرین هدف از این پژوهش اثر بخشی درمان فعال سازی رفتاری بر کاهش افسردگی دانشجویان میباشد.