جواد زاده شهشهانی (۱۳۸۳) یک پژوهشی کیفی با هدف بررسی هویت دینی و تفکر انتقادی و رابطه این دو در دانشجویان ۲۲-۲۰ ساله انجام داده است. نتایج تحلیل کیفی و محتوای مصاحبه ها نشان داد کسانی که مهارت تفکر انتقادی به خوبی استفاده کرده یا میکنند از هویت دینی شکل یافتهتری برخوردارند و یا اینکه مراحل جستجو برای دستیابی به هویت دینی شکل یافته را طی میکنند. همچنین در این تحلیل، عواملی که بر شکل گیری هویت دینی افراد وچگونگی رشد تفکر انتقادی در افراد مؤثر بوده است. اسلامی (۱۳۸۲) در رابطه با متغیر تفکر انتقادی الگوی برای طراحی و اجرای برنامه خواندن انتقادی و بررسی اثر آن بر تفکر انتقادی و نوشتن تحلیلی ارائه داده است، هدف آن بررسی میزان تاثیر این برنامه به تقویت تفکر انتقادی را به عنوان یک مهارت کلی و مهارت های استنباط وتحلیل را به عنوان خرده مهارت در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور معنی داری تقویت کردهاست. اما مهارت ارزشیابی در گروه آزمایش تفاوت معنیداری با گروه گواه نشان نداده است
یافته های پژوهش بدری گرگری و فتحیآذر (۱۳۸۶) نشان داد که نوع روش تدریس تاثیر بسزایی در آموزش مهارتهای تفکر انتقادی دارد. همچنین روش مبتنی بر حل مسئله گروهی تاثیر بیشتری بر یادگیری مهارتهای انتقادی داشت. در پژوهش رشیدیان (۱۳۸۸) که به مقایسه تفکر انتقادی و خلاقیت در دانش آموزان مدارس استعداد درخشان با دانش آموزان عادی پرداختند نتایج نشان داد بین میانگین مهارتهای تفکر انتقادی دانش آموزان پسر تیزهوش و دختر تیزهوش و دختر عادی و پسر عادی تفاوت معناداری وجود دارد. یعنی دانش آموزان پسر عادی نسبت به دانشآموزان دختر عادی و دختر تیزهوش و پسر تیزهوش از مهارتهای تفکرانتقادی بیشتری برخوردارند. همچنین بین دانشآموزان دختر و پسر از نظر مهارتهای تفکر انتقادی تفاوت وجود ندارد. یعنی دختر وپسر از نظر مهارتهای تفکر انتقادی تقریباً در یک سطح هستند و این امر نشان میدهد که مهارت تفکر انتقادی در دختران و پسران را در یک سطح را نشان میدهد. بیگدلی (۱۳۸۴) با بررسی رابطه تفکر انتقادی با عزت نفس و پیشرفت تحصیلی در دانشجویان کارشناسی علوم انسانی و فنی-مهندسی دانشگاه تهران دریافت تفکر انتقادی و پیشرفت تحصیلی و عزت نفس ارتباط تعاملی با یکدیگر دارند. دانشجویا فنی-مهندسی از تفکر انتقادی بالاتری به نسبت دانشجویان علوم انسانی برخوردارند.
عباسی (۱۳۸۰) به بررسی مهارت های مؤثر بر پرورش تفکر انتقادی در برنامه درسی جامعه شناسی در دوره متوسطه پرداخت. وی از کتاب جامعه شناسی سال دوم دبیرستان در جهت تدریس به شیوه حل مسئله استفاده کرد. نتایج نشانگرکارایی و اثربخشی عمل آزمایشی بوده و مهارت های تحلیل، ترکیب، ارشیابی و استنباط و جمع بندی تفکر انتقادی در این دانش آموزان تقویت شد.
۲-۱۱- جمع بندی
سبکهای هویت میتوانند از جمله عواملی باشند که با سلامت اجتماعی افراد ارتباط قوی داشته باشد هنگامی که فرد به یک هویت منسجم و محکم دست مییابد به ارزشها، هنجارهای اخلاقی و اجتماعی پایبند می شود. این از سویی سلامت روانی فرد تامین می شود و از سوی دیگر سلامت اجتماعی وی قابل تضمین و پیش بینی خواهد شد چنانجه از پژوهشها تحقیقات به عمل آمده در این زمینه برمیآید افرادی با سبک هویت هنجاری و اطلاعاتی به دلیل دارا بودن استقلال و عزت نفس بالا و همچنین منبع کنترل درونی، از روابط اجتماعی قوی برخوردار هستندو این فرد از سلامت روانی و متعاقبا سلامت جسمی و هم چنین سلامت اجتماعی بالاتری برخوردار است.
به عنوان مثال از جمله این پژوهشها میشود (حجازی و همکاران، ۱۳۸۸)( برزونسکی،۱۹۹۸،۱۹۹۲؛ برزونسکی و فراری،۱۹۹۶؛ به نقل از حجازی، فرتاش، ۱۳۸۲) افرادی که از ساختار هویتی محکمی برخوردارند از مشارکت اجتماعی و در کل از سلامت اجتماعی بیشتری برخوردارند.به دلیل آن که پذیرش و تحمل بالای این افراد نسبت به افراد و موقعیتهای جدید و مبهم، میل به بررسی اطلاعات مثبت و منفی و اتخاذ دیدگاه های غیر دو بعدی و غیر جزمی ثابت باعث افزایش مشارکت و در نتیجه سلامت اجتماعی آنان میشود.
و یا مطابق یافته های پژوهش (فارسینژاد، ۱۳۸۶) افراد صاحب سبک مغشوش/ اجتنابی تا جایی که از یک میزانی از یک تعهد برخوردارند مشارکت، انطباق اجتماعی و در کل سلامت اجتماعی بیشتری خواهند داشت و به محض این که این تعهد ضعیف میشود مشارکت و انطباق اجتماعی پایینتری خواهد داشت به دلیل آن که، احساس مسئولیت اجتماعی در آنها پایین می آید و این که رفتار این افراد بر اساس انتظارات فوری، عوامل موقعیتی و لذتطلبی تعیین میشود و درکشان از هویت مبتنی بر عناصر خود بوده است.