توجه به نقش محیط
الیزابت وود( ۱۹۶۱ )
تئوری اجتماعی و طراحی مسکونی
جین جیکوبز (۱۹۶۱)
نظریه چشمان خیابان
اسچلمو آنجل(۱۹۶۸)
کاهش جرم از طریق طراحی شهری
۲-۷- تعریف تئوری
تئوری CPTED در واقع آغاز گرایشی از طراحی شهری است که به کاهش جرم و جنایت و افزایش احساس امنیت در فضاهای شهری منتج میگردد. این تئوری به دلیل پیش زمینه های قوی که در مباحث گذشته ذکر گردید از راههای مؤثر طراحی در پیشگیری از جرایم شناخته شده است. از این تئوری تعاریف متنوع، در منابع گوناگون یافت می شود که همه آنها واجد فاکتورهای طراحی محیطی، پیشگیری از جرایم و تغییرات کالبدی منتج به تغییرات اجتماعی و فرهنگی میباشد. در ادامه به چند تعریف منتخب پرداخته شده است که در واقع در برگیرنده مهمترین نکات این تئوری میباشند.
CPTED تغییر شرایط محیط کالبدی و اجتماعی است که موجب تسریع فرصت ارتکاب جرم شده و به معرفی گزینه ها یا حالتهایی از این شرایط که منجر به عدم ارتکاب جرم میگردد، خواهد پرداخت (۲۸۹-۲۹۲،۱۹۷۶،Brantingham & Faust).
کتاب CPTED Guidebook، این تئوری را معتقد بر این اصل میداند که شهروندان، برنامه ریزان، طراحان، توسعهگران و معماران با اجرای اصول این تئوری در طراحیها و مدیریت محیط مصنوع می توانند نقش بسزایی در حفاظت جامعه خود در برابر ارتکاب جرم برعهده داشته باشند. با این شیوه برخورد ممکن است راهکارهای این تئوری به عنوان زیرمجموعهای از کلیه معیارهای مورد نیاز برای پیشگیری و کنترل مناسب جرایم محسوب گردد. در مبحثی دیگر از این کتاب پایه و اساس تئوری، طراحی مناسب و استفاده مؤثر از محیط ساخته شده (محیط مصنوع) معرفی شده که می تواند امکان وقوع و ترس از ارتکاب جرم را کاهش دهد. در مقایسه با فاکتورهای امنیتی معمول مانند راهکارهای سخت نمودن دستیابی به آماج از جمله قفلها، موانع سخت، دوربینهای امنیتی، دربهای محافظ و گشتهای پلیس، CPTED باعث ترفیع کیفیتهای بصری و محیطی در عین دستیابی به راه حلهای مطمئن و پاسخگو است که با هدف دستیابی مناسب و قانونی به فضا شکل گرفته است. راهبردهای آن به سادگی و بدون برهم زدن شکل و مداخله شدید در استفاده معمول از فضا قابل اجرا بوده و از نظر اقتصادی به صرفه میباشد، به ویژه چنانچه در زمان طراحی اولیه و برنامه ریزی برای فضا مدنظر قرار گیرد (۱،۲۰۰۳،National Crime Prevention Council).
سایر تعاریف تئوری نیز کمابیش مطالب مشابهی را عنوان نموده و اکثراً به عنوان تعریف مختصر و اصلی از تئوری به این تعریف اشاره نموده اند:
۲-۷-۱- اصول اصلی مطرح در این تئوری
اصول مطرح در تئوری CPTED همچون تعریف آن در منابع گوناگون متنوع بوده، لذا این بخش به تعریف مهمترین اصول آن که در اکثر منابع مشترک میباشند پرداخته است:
الف) در تعریفی که دپارتمان سرویسهای توسعه اجتماعیDepartment of community development services) (از اصول این تئوری نموده، سه اصلی کلی مطرح گردیده که شامل موارد زیر میباشد:
-
- نظارت طبیعی: این اصل تمرکز بر استراتژیهایی دارد که طراحی محیط مصنوع را با حداکثر امکان نظارت (دیدن و دیده شدن) تقویت می نماید.
-
- کنترل دسترسی: این اصل بر منع و یا کاهش دسترسیهای ناخواسته و یا نامناسب به فضا تأکید دارد.
- حس مالکیت: این اصل بر استراتژیهایی تأکید دارد که حس بدون مالکیت بودن فضا را کاهش داده و بنابرین استفادههای نامطلوب از آن را کاهش میدهد.
ب) در مقالهای که آقای هادی محمودنژاد با همکاری خانم سوزان آجوک، تحت عنوان جلوگیری از جرائم شهری از طریق طراحی محیطی، در مجله “ما” به چاپ رساندند اصول اصلی این تئوری به این صورت معرفی شدهاند:
-
-
- قلمروهای طبیعی: قلمرو مفهومی را به ذهن متبادر می کند که فضاهای خصوصی را از فضاهای عمومی جدا کرده و بر اساس احساس مالکیت خصوصی شکل میگیرد. تنها از طریق احساس مالکیت است که حضور بیگانکان و مزاحمان مهم جلوه می کند و افراد این حق را به خود نمیدهند که به حوزه قلمرو فرد دیگری وارد شوند.
-
- کنترل دسترسی: از این اصل برای کاهش توان دسترسی مناطق در جرمخیزی و ارتکاب جرم استفاده می شود. با بهره گرفتن از این اصل میتوان میزان دسترسی به اماکنی در شهر که امکان وقوع جرم دارند. را برای مجرمان احتمالی کاهش داد. برای ایجاد دسترسی مطلوب و کاهش دسترسی مجرمان میتوان از نظارتهای عمومی بر معابر و مسیرهای دسترسی به اماکن و فضاهای شهری بهره گرفت.
-
- نظارت طبیعی: نظارت طبیعی به معنی توانمندسازی محیط شهری از طریق در معرض دید قرار گرفتن و آسانی نظارت است که امکان زیر نظر گرفتن مناطق شهری را از جانب کاربران و شهروندان یا ارگانهای نظامی شهر فراهم می کند. بر این اساس این امکان فراهم می شود که مناطق شهری در معرض دید عموم قرار گیرند و از ایجاد مناطق غیرقابل دید و کور جلوگیری به عمل آید.
-
- حمایت از فعالیتهای اجتماعی: منظور این است که این امکان فراهم شود که برخی فعالیتهای اجتماعی در مناطق شهر ایجاد شود، تا علاوه بر اشتغالزایی و ایجاد تسهیلات رفاهی بتوان میزان نظارت انسانی را بر مناطق افزایش داد. بسیاری از جرایم شهری در مناطقی روی میدهد که نظارت عمومی کم است و یا انسان حضور فیزیکی ندارد. در این روش تلاش می شود تا توانمندسازی در راستای فعالیتهای اجتماعی صورت گیرد و در واقع انسان به مناطق شهری تزریق شود.
- تعمیر و نگهداری: با تعمیر و نگهداری مناسب از مبلمان شهری و تابلوها و علائم شهری و چراغهای روشنایی و محوطهسازی میتوان علاوه بر بهینه سازی هزینه های شهری، بالا رفتن پتانسیل مناطق جرمخیز کاست. در این روش تلاش می شود قلمروها، نظارت طبیعی و دسترسیها مورد حمایت قرار گیرد.(محمودینژاد و دیگران،۱۳۸۵، ۹۴-۹۳)
-
ج) بر اساس مطالعات بین المللی و با رهنمودهای کارشناسان محلی در کتاب طراحی محیطی برای فضاهای امنتر در آفریقای جنوبی، ۵ معیار تعریف شده است. این معیارهای به طور قاطعانهای نحوه تأثیرگذاری محیط مصنوع بر افزایش و یا کاهش فرصتهای مجرمانه را مقدر مینمایند. این معیارها در تداخل و یا تناقض با سایر فاکتورهای برنامه ریزی و یا معیارهای طراحی نمیباشند. اگرچه این معیارها با هدف خلق محیط مصنوع امنتر شکل گرفتهاند اما در عین حال به طور عمومی در پی ایجاد محیط قابل زندگی و مناسب هستند. این معیارها شامل این موارد میباشند:
-
-
-
- نظارت طبیعی و قابلیت دیدن و دیده شدن
-
- قلمروگرایی
-
- دسترسی و راه های فرار
-
- تصور ذهنی و زیبایی شناسی
- سخت کردن آماج جرم
-
-