• برنامه های خشن تلویزیونی، ورزش های فعال و کارهای رقابتی، خشم را تخلیه میکند.
• رفتار پرخاشگرانه یک نشانه کامل از فرد خشمگین است.
مدیریت میکنند. او به طور نموداری سبک خودش را در مدیریت خشم هنگامی که تحت فشار است، توصیف میکند. “هنگامی که فشار افزایش مییابد، تمایل به کم کاری با خانواده ام پیدا می کنم (روزهای تولد را فراموش می کنم، بی کفایت می شوم، سردرد، اسهال یا سرماخوردگی، یا همه موارد بالا را با هم می گیرم)، در محل کار، پرکار می شوم (برای هر کسی تدبیردهی می کنم و فکر می کنم عقیده ام بهترین است)، از همسرم چه از نظر هیجانی و چه از ، نظر جسمانی فاصله می گیرم، با سرزنش کودکانم، تظاهر به خشم می کنم) اولسون، ۲۰۱۴).
لرنر، راهنمایی را برای سبک های مختلف مدیریت خشم عنوان کردهاست. این سبک ها را ارتباط خواه[۹۲] ، کناره گیر[۹۳]، افراد با کارایی بالا[۹۴] ، افراد با کارایی پایین[۹۵] و سرزنش گر[۹۶] نامیده است . سبک های لرنر میتواند بر حسب نقشه زوج و خانواده بر پایه انواع روابط صمیمانه طبقه بندی شود.
با بهره گرفتن از واژه شناسی نقشه زوج و خانواده در روابط صمیمانه ، ارتباط خواه تمایل به ایجاد ارتباط و درگیری در سطح همبستگی خیلی بالا دارد . لرنر توصیف میکند که افراد ارتباط خواه در یک رابطه به اضطراب شان با جستجوی بیشتر نزدیکی ، واکنش نشان میدهند. ارتباط خواه بهای زیادی به صحبت درباره احساسات و بیان آن ها میدهد و معتقد است که دیگری نیز باید چنان کند و تمایل به انتقاد از همسری که نم ی تواند احساسات نزدیکی را تحمل کند، دارد . هنگامی که همسری فضای هیجانی بیشتری میخواهد، ارتباط خواه حس میکند که طرد شده و قبل از کناره گیری، به شدت به دنبال ارتباط گیری با همسرش است.
کناره گیران متمایل به ایجاد نوع عدم درگیر و جدای روابط صمیمانه که از نظر همبستگی در سطح پایینی قرار دارد، هستند . کناره گیران هنگام فشار زیاد، خواهان فاصله هیجانی اند. آن ها، افرادی تنها و خود اتکایند و در جستجوی کمک نیستند . آن ها به سختی، احساس نیازمندی، آسیب پذیری و وابستگی خود را نشان میدهند. همسران این افراد، آن ها را از نظر هیجانی غیر قابل دسترس، امتناع جو و ناتوان برای کنارآیی با احساسات می دانند . کناره گیران اغلب، اضطراب شان را با دوری جستن به سمت کارشان اداره میکنند و هنگامی که مسایل شدت می گیرند، ممکن است رابطه را خاتمه دهند.
رقص خشم[۹۷] استعاره ی لرنر جهت توصیف چگونگی ارتباط گیری نوع انسان با دیگری است . در مورد رقص یک ارتباط خواه و کناره گیر بیندیشید . هر چه ارتباط خواه نزدیک تر شود، کناره گیر دورتر می شود. پس، همان طور که ارتباط خواه ناخرسند، عقب می کشد، سطح راحتی کناره گیر افزایش مییابد و به سمت ارتباط خواه حرکت میکند . ارتباط خواه مجدداً نیرو میگیرد و به سمت کناره گیر حرکت میکند و او مجدداً عقب می کشد . عقب نشینی و پیش روی، جریان یافتن و فرو نشستن. درست همان طور که افراد در ذایقه غذایی، طرز لباس پوشیدن، انتخاب نوع ماشین با یکدیگر متفاوتند، دارای نیازها و احساسات متفاوتی در صمیمیت و نزدیکی اند. با بهره گرفتن از واژه شناسی نقشه زوج و خانواده، ارتباط خواهان و کناره گیران دارای مشکلاتی در یافتن تعادل میان جدایی و نزدیکی اند. همیشه روابط خا نوادگی آن ها میان طیف عدم درگیر و درگیر، جا به جا می شود.
لرنر افراد دارای کارایی پایین را به عنوان افرادی که در بسیاری از حوزه های زندگی به سختی انسجام مییابند، توصیف میکند. این افراد بیش از حد منعطف آشفته[۹۸] اند. این افراد، تحت فشار ، دارای کفایت پایین هستند و به دیگران اجازه میدهند که جای آن ها را اشغال کنند و به جای آن ها تصمیم گیری کنند . این افرا د در خانواده و سرکار به عنوان “افراد ضعیف و آسیب پذیر، بیمار،مشکل و بی مسئولیت” شناخته میشوند . این افراد دارای مشکلاتی در نشان دادن قدرت و قابلیت شان به فرد صمیمی شان هستند.
افراد دارای کارایی بالا، بهترین را نه تنها برای خودشان ، بلکه برای دیگران نیز می خواهند. این افراد غیر منعطف (خشک و ساختارمند) هستند . و در زمانهای دشوار، سریعاً تدبیر میدهند و رها میکنند. به نظر نمی رسد که این گونه افراد بتوان ند خارج از روش خودشان کاری بکنند و به دیگران اجازه میدهند که مشکلات شخصی شان را حل کنند . در این روش، آن ها از تفکر در مورد مشکلات شان امتناع میکنند. افراد دارای کارا یی بالا، به طور شایعی به عنوان همیشه “معمتد” و همیشه “متکی به خود ” توصیف میشوند . آن ها در نشان دادن جزء آسیب پذیر و کم کارکردشان به ویژه با افرادی که مسأله ای با آن ها دارند، مشکل دارند. فرد با عملکرد بالا، احساسات حقارت و ناشایستگی را با شیرجه رفتن جهت “نجات ” فرد دارای عملکرد پایین پنهان می کند و این در دراز مدت باعث می شود تکلیف فرد دارای عملکرد پایین د شوارتر شود زیرا او فرصت رشد توانمندی های شخصی را از دست میدهد. برخی ممکن است فکر کنند زوجی که یکی از آن ها دارای عملکرد بالا و دیگری دارای عملکرد پایین است . باید مکمل یکدیگر باشند، ولی این نوع رابطه تنش برانگیز است . فرد دارای عملکرد بالا ممکن است سرانجام از نجات فرد دارای عملکرد پایین خسته شود یا فرد دارای عملکرد پایین ممکن است از احساس بی کفایتی و ناقابل دیده شدن، خسته شود . برای دوام و توانمندی یک رابطه، همسران باید تعادل مناسبی را بین آشفتگی و ساختارمندی(هرج و مرج و نظم) ایجاد کنند.
پنجمین سبک لرنر، سبک سرزنش گر است، این فرد، کسی ست که از همه چیز می رنجد و در زمانهای فشار، با احساسات شدید هیجانی پاسخ میگوید. سرزنش گران اغلب در طبقه خشک درگیر، یک نوع بدون تعادل سیستم خانواده، جای م ی گیرند. سرزنش گران انرژی زیادی صرف تلاش برای تغییر دیگران، میکنند. آن ها خودشان را درگیر چرخه های مکرر جنگ میکنند که ممکن است تنش را کم کند، اما الگوهای کهنه را زنده نگه میدارد. سرزنش گران، دیگران را مسئول احساسات شان می دانند و دیگران، و نه خودشان را به عنوان مشکل می بینند.
لرنر معتقد است که در جامعه آمریکا زنان در زمینه کارهای منزل، تربیت کودک و احساسات، برای کارایی بالا تشویق میشوند. در زمینههای دیگر، برای ارتباط خواهی و کارایی پایین اجتماعی میشوند. از طرف دیگر مردان، به عنوان افراد کناره گیر و دارای کارایی بالا، اجتماعی میشوند. هر دو جنس در سرزنش دیگران، خوب عمل میکنند. اما لرنر معتقد است که زنان امروزه این کار را نسبت به مردان خود آگاهانه تر انجام میدهند، زیرا هنوز احساس میکنند که قدرت کمتری در جامعه دارند و از مقام زیر دست قرار گرفتن، آزرده خاطرند.
همه ۵ شیوه مدیریت خشم گاه گاهی میتوانند مفید باشند، اما مشکلات، هنگامی که یک سبک غالب می شود، اتفاق می افتند . مهم است که نوعی تعادل بین ارتباط خواهی و کناره گیری، عملکرد بالا و عملکرد پایین و سرزنش گری پیدا کنیم.
سبک های متفاوت ، زمانی که افراد تحت فشارند ، بیشتر خودشان را نشان میدهند. هر چه اضطراب ارتباط خواهان افزایش مییابد، تمایل به جستج وی صمیمیت و نزدیکی بیشتر می شود، “کناره گیران”، نیز برای کسب فضای هیجانی بازتر، بیشتر کناره گیری میکنند . همه زوج ها نیازمند یافتن تعادل ساده ای بین با هم بودن و جدایی هستند.