- -این بیماری مسری است و از حالتی به حالت دیگر از فردی به فرد دیگر و از جامعه ای به جامعهی دیگر سرایت میکند این امر میتواند به خانواده و جامعه و فرهنگ یک کشور آسیب وارد سازد . پژوهش های روانشناسی نشان میدهد این عادت در جوامع روندی روبه رشد دارد(آقا تهرانی ،۱۳۸۲).
آثار اهمال کاری :
-
- بیشتر افراد از تأخیر در انجام کار خود و دیگران ناراحت و پشیمان هستند.
-
- اهمال کاران در خود احساس پوچی و بی ارزشی میکنند.
-
- در بیشتر گزارش هایی که اهمال کاران دادهاند این نکته جلب توجه میکند که آنان از بی اعتمادی بنفس خود گلایه کردهاند .
- بالاخره استمرار بر اهمال کاری انسان را به وادی حیرت و سر گردانی سوق خواهد داد(یائو[۲۳]،۲۰۰۸)
پیامدهای اهمال کاری :
-
- افسردگی : این بیماری خود گواه و نتیجه ی این است که اهمال کار میخواهد خود را از رنج اهمال کاری نجات دهد. لازم به ذکر است تا زمانی که اهمال کاری به شکل اعتیاد در نیامده افسردگی ناشی از آن درمان پذیر است اما هنگامی که اهمال کاری عادت شد در مان آن بسیار دشوار است.
-
- بی کنترلی و بریدگی
- وحشت زدگی درونی ، دلهره و احساس ترس های درونی نا گفته نماند که ویژگیهای فوق از نشانه های شکست روحی اهمال کار است (همان منبع).
بررسی علل اساسی اهمال کاری
-
- آسیب ها و ناهنجاریهایی که مربوط به روان شخص اهمال کار است : خود کم بینی ، توقع بیش از حد از خود ، پایین بودن سطح تحمل ، کمال طلبی وسواس گونه ، اشتیاق به لذت جویی کوتاه مدت ، فقدان قاطعیت و عدم اعتماد بنفس.
- آسیب هایی که در ارتباط با دیگر اشخاص و با محیط اطراف ، خود را نشان میدهد ؛ نارضایتی از وضع موجود ، عدم تسلط بر کار ، نگرش منفی به کار ، نگرش غیر واقع بینانه از دیگران ، احساس عدم مسئولیت ، لجبازی با دیگران(استیل،۲۰۰۷).
آسیب های اهمال کاری مربوط به محیط
دسته دیگر عوامل مؤثر در اهمالکاری، در ارتباط با سایر انسان ها میباشد که به آن ها اشاره میکنیم:
۱٫ نارضایتی از وضع موجود:برخی پنداشتهاند که بها دادن بیش از حد به امور مادّی همچون: خوب خوردن، خوش گذراندن و … از عوامل جدی خود کمبینی میباشد و خود کمبینی نیز به اهمالکاری منتهی میشود. اما باید گفت: دارایی و فقر در ابتلا به اهمالکاری نقش چندانی ندارد. هرچند این خود کمبینی میتواند بر بستر دارایی و یا ناداری قرار گرفته و بسان انگل به حیات خود ادامه دهد. ولی به نظر میرسد، آنچه بیش از همه در ایجاد اهمالکاری مؤثر است عبارت است از: «پرتوقعی و عدمرضایت از وضع موجود.» آری! پرتوقعی و نارضایتی از وضع موجود دو عامل مؤثر برای ایجاد سرخوردگی است.
در کتاب بشاره المصطفی لشیعه المرتضی آمده است: « سلمان فارسی گوید: دوست گرامیام رسول اکرم(ص) مرا به چند نکته سفارش کردند که تا آخر عمرم آن ها را از دست نخواهم داد. یکی از سفارشات این بود: (در امور دنیای خود) به پایین دست خود بنگر، نه به بالا دست خود(الطیری ،۱۴۲۰). در وضعیت دوم چون ترس از عدم موفقیت بر جان شخص، غالب میشود. بنابرین، او نمیتواند سعی و تلاش خود را با آرامش به انجام رساند و به شکست می انجامد. پس وحشت و اضطراب بار دیگر سرک کشیده، مانع موفقیت او میشود. بنابرین، هر کاری که شروع میکنید، باید از پیش، خود را برای مواجهه با برخی مشکلات پیشبینی نشده آماده سازید. در حالی که، این احتمال و آمادگی کاملا طبیعی و منطقی است. هربرت برث معتقد است که «تحمل ناپذیری در میزان شناخته شده در فرد، موجب حرکت و سازندگی میشود، و در حد افراط، موجبات بیرمقی و رخوت او را فراهم میکند.»
۲٫ نگرش منفی نسبت به کار:اگر از شما رفتاری سر زند که آن را ناپسند و گناه تلقی کنید، بی شک از آن بابت در خود احساس شرمساری، انفعال، اضطراب و هیجان را فراهم ساختهاید. این هیجان میتواند عامل و موجب عقب انداختن کار شود. وقتی کار را در غیرزمان مقرر به استاد تحویل دادید و او از شما به خوبی تحویل نگرفت، شرمندگی فزونی یافته و پس از آن، در انجام کار بعدی سردی بیشتری نشان خواهید داد. این همان اهمالکاری است، بلکه سردی خود عامل پا برجایی اهمال در جان آدمی خواهد بود. برای درمان این آفت، تلاش کنید از خطاها جداً پرهیز کنید تا اندیشه خود کمبینی در شما زدوده گردد و تقویت نشود. توجه کنید که در اسرع وقت، اقدام عملی را بر هر چیز دیگری مقدم بدارید(آلیس[۲۴]،۱۳۸۵).
۳٫ نگرش غیر واقع بینانه به دیگران: پل هاک و آرونت بک گفتهاند: «افسردگی با خصوصیاتی همراه است. آدم افسرده خود را سرزنش کرده و از دیگران ترحم میطلبد. این حالتها با حس بدبینی نسبت به این و آن همراه است. از نظر وی، همه چیز بد جلوه میکند، در حالی که مردم بد نیستند. زندگی زیبا و دوست داشتنی است.» بنابرین، اگر افسردگی درمان گردد و شخص به این باور برسد که باید خودش از درون با بدیها و زشتیهای خود به جنگ و ستیز برخیزد و از حوادث نترسد، به یقین با اهمال به مبارزه پرداختهاست.
۴٫ احساس عدم مسئولیت در برابر دیگران: اگر انسان در برابر دیگران احساس مسئولیت نکند و تنها خودمدار باشد، در نتیجه اهمیت چندانی به دیگران نداده و در ارتباط با این و آن کم میآورد. برای درمان این مشکل، از روش جایگزینی میتوان استفاده کرد؛ به این معنا که شخص لحظهای بیندیشد که اگر او به جای دیگران بود دوست داشت که دوستانش با او چگونه برخوردی داشته باشند. امام علی(ع) در نامه خود به فرزندش امام مجتبی(ع)نوشتند: «ای پسر جانم، سفارش مرا بفهم، و خود را میان خویش و دیگران ترازو قرار بده. یعنی از برای دیگری همان را بخواه که برای خود میخواهی و مخواه برای او آنچه را که برای خویش نمیپسندی و ستم مکن همچنان که برای خود نمیپسندی. و نیکی کن همان طور که برای خود دوستداری.» در کتاب شریف نهجالبلاغه بیش از دو بار و در سایر متون اسلامی فراوان آمده است که در برخورد با دیگران از این روش جایگزین بهره برید. بی شک بدون این راهکار تفهیم و تفاهم و ارتباط درست با دیگران حاصل نخواهد شد؛ چرا که انسان بر مبنای خودمداری و خودمحوری میاندیشد و میگوید که چرا دیگران این انانیت را برنمیتابند.
۵٫ لجبازی با دیگران:گاه بر اثر استیلای خشم و غضب، شخص از دیگری عصبانی شده و بر مبنای لجبازی با او به رفتاری نامناسب (اهمالکاری) دست میزند.اما او باید بداند که راه اصلاح دیگران نه تنها لجبازی نیست که خویشتنداری، تسلط بر خود، و بر خورد مناسب با آن ها است. در بیانات اهلبیت(ع)آثار بسیار بدی برایلجاجت و سر سختی در برابر دیگران آمده است که از جمله آن ها، اموری را میتوان نام برد که عبارتند از: شر، درگیری و جنگ و جدال، نابودی، بیرأیی، خسران و ضرر، فساد رأی، ورود به کارهای بی اهمیت، کینه، خود را در معرض بلا و گرفتاری قرار دادن و… .