-
- تهیه یک طبقهبندی از داراییهای نامشهود که به لحاظ نظری معتبر، وهم چنین قابل کاربری در تحلیلهای تجربی باشد.
-
-
- تحلیل سامانه مدیریت و کنترل در سطح بنگاهها به وسیله مطالعه عمیق موردی و شفاف نمودن بهترین تجربیات اروپایی در سنجش سرمایهگذاری بر داراییهای نامشهود، ارزیابی برآمدهای سرمایهگذاری و بهکارگیری این برآمدها در تصمیمگیریهای کلی مدیریت و مدیریت نوآوری و انتشار اطلاعات پیرامون داراییهای نامشهود برای استفاده ذینفعان.
-
-
- ارزیابی ارتباط داراییهای نامشهود با کارکرد بازارهای سرمایه از طریق تحلیل داده های بازار.
- طرح رهنمودی برای سنجش و شفافسازی داراییهای اطلاعاتی به عنوان برایند سه فعالیت قبلی. (پاکدل، دریایی،۱۳۹۲، ص ۲۵)
۲-۲-۱۵) گزارشگری سرمایه فکری:
مرحله نهایی در مدیریت سرمایه فکری، فرایند گزارشگری آن است. افشای ارزش سرمایه فکری میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. اگرچه همه این دلایل جزو اهداف کلیدی هستند، اما هدف اصلی،تهیه اطلاعات مفید برای سهامداران سازمان است. سهامداران نیز دارای نیازهای اطلاعاتی مختلفی هستند که رویه شرکت باید بر مبنای افشای آن دسته از اطلاعاتی باشد که بتوانند نیازهای اطلاعاتی گروه بیشتری را تأمین کند. درک و بهرهبرداری از منابع ناملموس حیاتی در سازمانها، به حفظ و کسب مزیت رقابتی کمک کی کند و سرمایه فکری میتواند در ایجاد و بهکارگیری از دانش برای افزایش ارزش سازمان مورد استفاده قرار گیرد. (ستایش و همکاران،۱۳۹۲، ص ۸۱)
استفاده کنندگان از اطلاعات مربوط به سرمایه فکری شامل گروههای زیرند:
-
- سهامداران و سرمایهگذاران: برای داشتن اطلاعات بهتر برای تصمیمات مربوط به سرمایهگذاری، سهامداران و سرمایهگذاران باید دانش و آگاهی بیش تری درباره سرمایه فکری یک سازمان داشته باشند. حسابداری سنتی از طریق گزارشهایی که برای این اهداف تهیه نشده بودند، تا حدی میتوانست تصویر مناسبی از سرمایه فکری سازمان فراهم کند؛ ولی این به تنهایی جوابگوی نیازهای سرمایهگذاران و سهامداران نیست. اگر سرمایهگذاران اطلاعات کاملی درباره ارزش سازمان و سرمایه فکری آن نداشته باشند، ارزیابی آن ها از وضعیت سازمان دارای اعتبار کمتری خواهد بود و خود این ابهام، باعث افزایش هزینه سرمایه برای سازمان میشود. (مهر منش، امینی،۱۳۹۱، ص ۳۵)
-
- تحلیلگران مالی: تحلیلگران برای درک بهتر ارزش سازمان، باید اطلاعات درستی درباره ارزش سرمایه فکری آن داشته باشند. بدون داشتن اطلاعات مفصل درباره سرمایه فکری سازمان و درک چگونگی کمک کردن این اطلاعات در رسیدن به اهداف استراتژیک، تجزیه و تحلیلکنندگان نمیتوانند ارزیابی درستی از وضعیت سازمان انجام دهند. این امر، منجر به افزایش ابهام برای سرمایهگذاران و بانکها میشود و باعث خواهد شد که آن ها ریسک بیش تری برای سرمایهگذاری یا دادن اعتبار، برای سازمان در نظر بگیرند که این خود سبب میشود، هزینه سرمایهای افزایش پیدا کند. (مهرمنش، امینی،۱۳۹۱، ص ۳۵)
-
- کارکنان: کارکنان برای درک سلامت و وضعیت مالی سازمان خود، به اطلاعات نیاز دارند. امروزه سرمایه فکری یک عنصر بسیار مهم برای دستیابی به این هدف است، آن ها به ویژه به کسب اطلاعات درباره شکل فرآیندهای مربوط به نحوه مدیریت، نگهداری و گسترش دادن این داراییها علاقه مندند. (مهرمنش، امینی،۱۳۹۱، ص ۳۵)
- سایر افراد: سازمانها به وضعیت روابطشان با شرکای تجاری، تأمینکنندگان همه کسانی که منافعی در سازمان دارند، اهمیت میدهند. یکی از راههای کسب اطمینان این افراد و داشتن روابط مستحکم با آن ها، در اختیار گذاشتن اطلاعات دقیق در باره داراییها، به ویژه سرمایه فکری موجود در سازمان، است. در حسابداری سنتی، محدودیتهایی برای گزارشگری و افشای سرمایه فکری وجود دارد، زیرا بیش تر اقسام سرمایه فکری نمیتواند در ترازنامه نشان داده شود و در عوض، هزینه های صرف شده برای سرمایه فکری، به طور مستقیم به عنوان هزینه جاری به صورت حساب سود و زیان منظور میشوند. شناخت بیدرنگ این مخارج به عنوان هزینه، باعث کاهش سودهای جاری و مخدوش جلوه دادن وضعیت مالی سازمان خواهد شد. مشکل اصلی در گزارشگری سرمایه فکری، به استاندارهای حسابداری مربوط است که یک شرکت را ملزم میکنند، فقط در صورتی یک قلم را به حساب داراییها منظور کند که همه ویژگیهای تعیینشده در استاندارد را دارا باشد. با توجه به این محدودیتها تنها مواردی از قبیل سرقفلی، مخارج تحقیق و توسعه و سایر داراییهای نامشهود (حق اختراعات، گپی رایت، نرمافزارها و علائم تجاری و…) در صورتهای مالی سازمان آورده میشوند. برای گزارشگری مطلوب درباره سرمایه فکری باید موارد گزارش شوند:
-
- مقدمه کوتاه درباره طرح کلی واستراتژی های سازمان ونیز چالشهای کلیدی که سازمان در اجرای استراتژی های خود با آن ها روبرو است.
-
- توصیفی کامل اما خلاصه از استراتژی های کلی برای ایجاد ارزش در سازمان ارائه شود. در این بخش، مهم است که روابط بین عناصر مختلف این استراتژی ها و به ویژه چگونگی کمک آن ها به افزایش ارزش سرمایه فکری و رسیدن به اهداف تعیینشده، روشن شود.
- شرحی از همه عوامل و محرکهای مربوط به ارزش سرمایه فکری ارائه شده، و جزئیات بیش تری از آن ها توضیح داده شود. در بیان طرح کلی اهداف استراتژیک و فعالیتهای وابسته به هر کدام و شاخصهای مربوط به آن ها، تا جایی که امکان دارد، باید افشاگری صورت گیرد. همچنین باید توصیف خلاصهای از فعالیتهای کلیدی (برنامه ها، پروژه ها و وظایف) که برای دستیابی به اهداف، برنامهریزیشده اند، ارائه شود. البته این موارد، علاوه بر موارد قبلی است که طبق استانداردها و قوانین الزامی هستند. (مهر منش، امینی،۱۳۹۱، ص ۳۵)
۲- ۲-۱۶) ارزش سرمایه فکری برای سازمانها:
در سال ۱۹۹۹ در نشستی که با حضور محققان و متخصصان در زمینه مدیریت سرمایه فکری و بسیاری از مدیران ارشد شرکتهای فعال در این عرصه تشکیلشده و حاضرین به تفاهم رسیدن که ارزش اصلی سرمایهگذاری در حوزه سرمایه فکری برای شرکتها و سازمانها عبارتاند از:
۱٫ درآمدزایی از محصولات و خدمات.
۲٫ کسب شهرت، خوش نامی، اعتماد مصرفکنندگان و ارتقای تصویر ذهنی برای مصرفکنندگان از محصولات و خدمات.
۳٫ اجتناب از منازعات و مرافعههای حقوقی.
۴٫ افزایش سطح آزادی سازمان در انتخابها و فعالیتها.
۵٫ کاهش هزینه ها.
۶٫ مسدود کردن عرصه رقابت.
۷٫ وجود موانعی برای ورود رقبای بالقوه.
۸٫ ایجاد وفاداری در میان مشتریان.
۹٫ حفاظت از نوآوریها. (Libo et al,2011)