با توجه به ارائه تئوری تخلیه روانی و هیجانی در اثر تماشای فیلمهای خشونتآمیز و نظریه طرفداران موافق پخش خشونت در تلویزیون به نظر میرسد آنچه راهکار مناسب در زمینه ارائه خشونت در تلویزیون میباشد این است که به علت اینکه خشونت برنامه های تلویزیونی علیرغم اثر احتمالی در آرامش برخی افراد، باعث اثرات ناگوار بر بعضی افراد دیگر میگردد، باید به صورت معقول و منطقی ارائه گردد.
«بدون انکار تمام ارزش این نظریه روانکاوی باید در وضع کنونی فیلمشناسی با احتیاط قسمتی از این نظریه را پذیرفت. اگر فیلمهای پر زد و خورد و صحنههای خشونتآمیز، روحیه پرخاشگری افراد را تسکین میدهد و آنان را سبکبار میسازد، فیلمهای جنسی برعکس، به هیجان آنان میافزاید و راه کج انحراف و تجاوز را به سوی آنان میگشاید. البته فیلمهایی که به دقت بررسی شود و دارای پیامدهای مفید و آموزنده باشد، میتواند به مثابه یک تصویر روان درمانی برای تماشاگر شفابخش تلقی شود.»[۱۳۶]
۴ـ۳ـ شیوهای پیشگیری از جرم از طریق تلویزیون
۴ـ۳ـ۱ـ پیشگیری از جرم از طریق بیان ناهنجاریهای اجتماعی از تلویزیون
بیان ناهنجاریهای اجتماعی از تلویزیون به عنوان رسانهای فراگیر کارکردهای مثبتی دارد که میتواند در پیشگیری از وقوقع جرم و ناهنجاریهای اجتماعی مؤثر باشد:
۴ـ۳ـ۱ـ۱ـ اطلاعرسانی و هشدار
یکی از کارکردهای اساسی تلویزیون به عنوان رسانه جمعی اطلاعرسانی از وقایع است که در محیط اجتماعی واقع میشود. پیشرفت بهتانگیز وسایل ارتباط جمعی در قرن حاضر جهان را به دهکده کوچکی تبدیل کردهاست که انسانها امکان اطلاعیابی از همه وقایع و حوادث جهان را به طور سریع و جامع دارند.
در عصر ارتباطات هیچ حادثهای هر چند در دورترین منطق جهانی باشد منحصر به یک منطقه جغرافیایی نیست.
از اینرو ویژگیهای فرازمانی، فرامکانی و سرعت انتقال اطلاعات و… از خصیصههای وسایل ارتباط جمعی است. امروزه تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسانها در رسانه ها از جمله تلویزیون رسوخ کرده و از خصوصیترین رفتار انسانها تا بزرگترین تغییرات نهادهای اجتماعی و ساختارهای فرهنگی و سیاسی از طریق تلویزیون ارائه میشود. تلویزیون به عنوان رسانهای فراگیر از انحرافات اجتماعی، نظیر تجاوز، خشونت، قتل و… پرده برمیدارد و زوایای پنهان داستانهای عشقی و جنایی را برای مخاطبان گوشزد میکند و راههای لغزش دیگران را برای مخاطبان ترسیم میکند و با اطلاعرسانی به موقع و مناسب برای اعضای جامعه در پیشگیری از انحرافات اجتماعی نقش مؤثری ایفا میکند.
تلویزیون با شناخت و بررسی آسیبهای مختلف اجتماعی و ارائه گزارش آن به کنشگران اجتماعی نسبت به گسترش رفتار نابهنجار اجتماعی اعلام خطر میکند و بدین ترتیب کنشگران اجتماعی را از نوع رفتارها و خردهفرهنگهای کجرو آگاه میکند تا بر اساس ارزشها و هنجارهای مورد پذیرش جامعه حرکت کنند و در دام این خرده فرهنگها قرار نگیرند. لذا رسالت تلویزیون ایجاب میکند که ابعاد، نوع و کیفیت شکسته شدن هنجارها و ارزشهای اجتماعی را منعکس نماید تا اعضای جامعه بتوانند با درک همه جانبه آن ها ضمن حفظ خود از ارتکاب انحرافات اجتماعی، از شکسته شدن هنجارهای مقبول جامعه جلوگیری نمایند.[۱۳۷]
تلویزیون میتواند با بهرهگیری از شگردهای تبلیغی و آفرینشهای هنری، نفرت و زشتی تزلزل باورها و ارزشی ملی و دینی را به مخاطبان خود القا کند. بر این اساس یکی از وظایف و کارکردهای مهم تلویزیون آگاهسازی و اطلاعرسانی عموم است. یعنی اطلاعرسانی در مورد وقوع جرایم و انحرافات اجتماعی و کیفیت وقوع و ابعاد و راههای لغزش افراد به سوی کجروی و هنجارشکنی و در بُعد دیگر ایجاد نفرت از وقوع انحرافات و جرایم اجتماعی.
۴ـ۳ـ۱ـ۲ـ قانونشناسی و کیفرشناسی
قوانین در هر جامعهای مبنای اصلی نظم و انضباط اجتماعی محسوب میشوند. به طوری که بدون وجود قوانین، نظم و انضباط اجتماعی میان افراد، سازمانها و نهادهای مدنی غیرممکن خواهد بود، قانون جایگاه هر فرد را در نظام قشربندی، معین ساخته و توقعات و انتظارات را در جهت منطقی هدایت میکند. قانون نه تنها رابطه میان کنشگران را تعریف میکند، بلکه روابط میان نهادها و گروههای اجتماعی را نیز در سطح کلان مشخص نموده و برای کسانی که از آن تخطی میکنند، کیفر و مجازاتی را معلوم کردهاست.
کارکرد مهم تلویزیون در این زمینه شناساندن قوانین و کیفر آن به کنشگران اجتماعی جهت کاهش میزان ارتکاب جرایم میباشد. وجود قانون در کتب قانون، نظم اجتماعی را به همراه نمیآورد، تبیین و انتقال فرهنگ قانونگرایی به عاملین اجتماعی، آنان را هنگام مواجهه با جرم و زمینههای آن واکسینه میکند.
تلویزیون میبایست با ارائه فوائد و منافع قانون، روحیه قانونگرایی را ترویج نماید و نشان دهد که به عنوان ایدئولوژی توجیهگرا برای عملکرد قدرتمندان و حاکمان عمل نمیکند، بلکه تذکرات قانونی را به عنوان مبنای نظم اجتماعی مطرح میکند.
تلویزیون میتواند از طریق تبیین قانون رفتارهای افراد را در مسیر هنجارهای تعریف شده جامعه رهبری نماید و به افراد یادآوری نماید که در قبال رفتارهای بهنجار از طرف جامعه تشویق میشود و همچنین به کنشگران اجتماعی و دستاندرکاران اجتماعی این نکته را یادآور میشود که برای رسیدن به خواستههای خود و عملی کردن برنامه کاری خود ناگزیرند به رفتارها و هنجارهایی روی بیاورند که قانون حد و مرز آن را مشخص کردهاست.
«تلویزیون میتواند از طریق آموزش غیرمستقیم قانون احترام درونی به قانون و احساس تقدس به قانون را در بین اعضای جامعه ایجاد کند به طوری که قانون را به عنوان امری مقدس و غیرقابل تخلف تصور نمایند.»[۱۳۸]
بنابرین تلویزیون از طریق اقناع و رسوخ به ذهن انسانها، به درونیسازی و جذب و پذیرش قلبی هنجارها میپردازد.
تلویزیون با نمایش کیفرهایی که برای مجرمان در برابر تخلف از قانون در نظر گرفته شده است در کاهش وقوع جرم مؤثر است. زیرا با توجه به خاصیت فراگیر بودن این رسانه میتواند اجرای مجازات نسبت به مجرمین را به اطلاع عموم برساند و مردم درمییابند که هیچ جرمی بدون مجازات نبوده و در واقع نوعی احساس امنیت مینمایند در وادی قانون و اجرای کیفر نسبت به مجرمان، و به این وسیله انگیزه ارتکاب جرم کاهش مییابد.
۴ـ۳ـ۲ـ نقش آموزش از طریق تلویزیون در پیشگیری از جرم
نقش تلویزیون به عنون رسانهای فراگیر به جهت آموزش بسیار مهم و اساسی بوده و این رسانه به دلیل برد وسیعش یکی از کارآمدترین ابزار آموزشی و فرهنگی است که در اختیار جوامع انسانی قرار گرفته است که در اینجا به چند نمونه از مصادیق نقش تلویزیون در آموزش و نهایتاًً پیشگیری از جرم میپردازیم:
۴ـ۳ـ۲ـ۱ـ آموزش علم و دانش از طریق تلویزیون