۲- همان طور که میدانیم اعمال دولت را از لحاظ موضوع به دو دسته اعمال تصدی و اعمال حاکمیت تقسیم کرده اند. گاهی دولت در لباس یک تاجر ظاهر می شود و در اصطلاح حقوق اداری «اعمال تصدی» انجام میدهد که به نظر میرسد اصل ۷۷ و ۱۲۵ قانون اساسی منصرف از این اعمال باشد و تنها آن دسته از اعمال دولت را دربرمیگیرد که دولت در مقام یک قدرت عمومی و سیاسی انجام میدهد و در اصطلاح به آن ها «اعمال حاکمیت» گفته می شود. بنابرین قراردادهای تجاری حتی اگر توسط دولت یا نماینده دولت (مثلاً توسط شرکت ملی نفت ایران در قراردادهای بایبک) منعقد شود چون از جمله اعمال تصدی به شمار میآید، تابع حقوق خصوصی و تجارت بوده و از محدوده حقوق عمومی خارج میگردد، بنابرین از شمول اصول ۱۲۵ و ۷۷ قانون اساسی منصرف بوده و نیازی به تصویب مجلس ندارد. از لحاظ عملی نیز اگر هر قراردادی که دولت ایران با سایر دول در زمینه های مختلف تجاری منعقد می کند، نیاز به تصویب مجلس داشته باشد، وقت و هزینه زیادی را از مجلس که وظیفه اصلی آن قانونگذاری میباشد، تلف می کند و مشکلات عملی بسیاری را نیز برای دولت به وجودمی آورد. (طباطبایی موتمنی، ۱۳۷۹: ۲۶۸)
بنابرین، در قراردادهای تجاری که دولت با دیگر شرکتهای خصوصی یا دیگر دولتها منعقد می کند هر چند که مهم باشد، نیازی به تصویب مجلس ندارد و نظریه شورای نگهبان که در پیش از این به آن اشاره شد و همچنین رویه کنونی دولت و مجلس نیز شاهد بر همین مدعا میباشد.
گفتار دوم: وضعیت مصوبات مجلس شورای اسلامی در برنامه های پنجساله توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور در خصوص قراردادهای بایبک
در قانون برنامه اول توسعه مصوب ۱۳۶۸ بند «ی» تبصره ۲۹ آمده است : «به دولت اجازه داده می شود به منظور رفع قسمتی از نیازهای بخش صنعت و معدن در امور مربوط به تولید، صادرات و سرمایه گذاریهای ذیربط، به روش بایبک تا سقف ده میلیارد دلار اقدام نماید.»
در قانون برنامه دوم توسعه نیز در بند «و» تبصره ۲۲ چنین مجوزی به دولت اعطا گردیده و در بند «م» همین تبصره مقرر گردیده: «به دستگاههای اجرایی ذیربط اجازه داده می شود در چارچوب اعتبارات این قانون… سقف شش میلیارد و پانصد میلیون دلار با بهره گرفتن از روشهای بایبک … و تا سقف سه میلیارد و پانصد میلیون دلار از طریق تعهدات فایناس… اجرا نمایند.»
ملاحظه این قوانین و مجوزها پیرامون بایبک که همگی دارای رقمهای بسیار کلان است و هر سال نسبت به سال پیش از افزایش بیشتری برخوردار می شود، نمایانگر این است که به رغم همه انتقادانی که کارشناسان فنی و حقوقی به این قالب قراردادی دارند، وزارت نفت تمایل بیشتری به انعقاد قراردادهای نفتی در قالب بایبک نشان میدهد. در برنامه سوم توسعه نیز که در تاریخ ۱۷/۱/۷۹ به تصویب مجلس رسید، در بند «هـ» ماده ۸۵ مجوز انعقاد این شیوه قرارداد پیش بینی شده است.
در قانون برنامه چهارم توسعه مصوب ۱۱/۶/۱۳۸۳ نیز بر انعقاد قراردادهای بایبک در زمینه های مختلف بویژه نفت و گاز تأکید شده است. در بند (ب) ماده ۱۴ همین قانون مقرر گردیده است: «به منظور افزایش ظرفیت تولید نفت و حفظ و ارتقای سهمیه ایران در تولید اوپک، تشویق و حمایت از جذب سرمایهها و منابع خارجی در فعالیتهای بالادستی نفت و گاز، اطمینان از حفظ و صیانت هر چه بیشتر با افزایش ضریب بازیافت از مخازن نفت و گاز کشور، انتقال و به کارگیری فناوری های جدید در توسعه و بهره برداری از میادین نفتی و گازی و امکان استفاده از روشهای مختلف قراردادی بین المللی به شرکت ملی نفت ایران اجازه داده می شود… به انعقاد قراردادهای اکتشافی و توسعه میدانها با تأمین منابع مالی طرف خارجی یا شرکتهای صاحب صلاحیت داخلی … اقدام نماید…»
در قراردادهای بیع متقابل ریسک «تجاری نبودن میدان» به شرکت طرف قرارداد منتقل میگردد. در همین راستا بند « هـ» ماده ۱۴ قانون برنامه چهارم توسعه اعلام میدارد : «… در صورتی که در پایان مرحله اکتشاف میدان تجاری در هیچ نقطهای از منطقه کشف نشده باشد قرارداد خاتمه خواهد یافت و طرف قرارداد حق مطالبه هیچ گونه وجهی را نخواهد داشت.» (شیروی، ابراهیمی، ۱۳۸۸: ۲۴۸)
این ویژگی (یعنی عدم حق مطالبه هزینه های انجام گرفته برای اکتشاف ناموفق منابع مربوطه) نیز دلالت بر پذیرش بیع متقابل به نحو مرسوم که مورد نظر این نوشتار است، دارد.
گفتار سوم: تأثیر قوانین بودجه سالانه بر روند معاملات بای بک و روابط بینالمللی
تا قبل از سال ۱۳۶۸ سرمایه گذاری خارجی در زمینه نفت و گاز تنها در بخش پایین دستی وجود داشت. با پایان جنگ تحمیلی و ضرورت بازسازی صنایع تخریب شده کشور جذب سرمایه گذاری خارجی در دستور کار دولت و برنامه اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی قرار گرفت.
برنامه های پنج ساله اول و دوم و سوم و چهارم، قالب قراردادی بایبک را در این زمینه پیشبینی نموده بودند. اکنون باید به قوانین بودجه سالانه کشور نظری افکنده شود تا مجوزها و راهکارهای لازم برای انعقاد این شیوه قراردادی روشن گردد. در قوانین بودجه سالانه کشور معمولاً در تبصره ۲۹ این قانون، طرحهای مشمول قراردادهای بایبک پیشبینی شده است. در اینجا در بین قوانین بودجه تنها به قسمت اول بند«ب» تبصره ۲۹ قانون بودجه سال ۱۳۷۲ کل کشور بسنده میکنیم: «… به شرکت ملی نفت ایران اجازه داده میشود تا مبلغ ۶/۲ میلیارد دلار جهت احداث، توسعه و بازسازی واحدهای مشروحه زیر:
-
- طرح تکمیل پالایشگاه بندرعباس.
-
- احداث پالایشگاه مایعات گازی بندر عسلویه.
-
- توسعه میادین نفتی بلال و سیری.
- بازسازی و نوسازی تأسیسات میادین نفتی ابوذر، سروش و بهرگانسر از طریق انعقاد قرارداد با شرکتهای ذیصلاح خارجی ایجاد تعهد نماید، به نحوی که بازپرداخت اقساط مربوط به هر یک از واحدهای فوق تنها از محل صادرات تولید همان واحد انجام شود. (علی محمدی، ۱۳۸۱: ۱۴۲)
اشاره به قانون بودجه سال ۱۳۷۲کل کشور به این دلیل است که پس از پایان جنگ تحمیلی، سرمایهگذاری خارجی در ایران به نسبت سالهای اوایل انقلاب و دوران جنگ، به طور محسوس و ملموسی رشد چشمگیری داشت. بخش اخیر این بند نیز تأکید بر روش بایبک دارد؛ چرا که پرداخت هزینه ها و منافع شرکتهای خارجی را فقط از طریق «محل صادرات تولید همان واحد» قابل اجرا دانسته است. در قانون بودجه سال ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۵ کل کشور طرحهای گوناگونی مورد شمول قراردادهای بایبک گردیده است که به دلیل کفایت مباحث در این زمینه از ذکر آن ها خودداری میشود.
در قانون بودجه سال ۱۳۸۵ کل کشور نیز مجوز سرمایهگذاری از طریق بایبک پیشبینی شده است. در قسمت اخیر جزء (۱) بند «د» تبصره ۱۱ قانون مذکور آمده است: «…سرمایهگذاریهای موضوع این بند در صورت امکان از طریق بایبک و در صورت عدم امکان از طریق فاینانس در چارچوب قانون استفاده از منابع مالی خارجی مصوب ۲۱/۸/۱۳۸۴ مجمع تشخیص مصلحت نظام قابل اجرا خواهد بود.»