در رابطه به تعریف بنگاههای کوچک و متوسط در ایران آرای بسیار کمی وجود دارد. وزارتخانهها، مؤسسهها و سازمان های مختلف، با توجه به معیارهای خود تعارف مختلفی را از بنگاههای کوچک و متوسط ارائه می دهند. تعریفی توسط وزارت صنایع و معادن و وزارت جهاد کشاورزی ارائه شدهاست، که شرکتهای کوچک و متوسط، بنگاههای صنعتی و خدماتی با کمتر از ۵۰ نفر پرسنل میباشند، وزارت تعاون هم این معیار را پذیرفتهاست. مرکز آمار ایران در تعریف شرکتهای کوچک و متوسط مطابق با سالنامه آماری سال ۱۳۸۷، واحدهای تجاری را به ۴ دسته طبقه بندی کرده که عبارتند از: واحدهای تجاری ۱- ۹ نفر، ۱۰- ۴۹ نفر، ۵۰- ۹۹ نفر و یا واحدهایی که بیش از ۱۰۰ نفر پرسنل دارند. این طبقه بندی شباهتهایی با تعاریف ارائه شده توسط اتحادیه اروپایی (EU)[44] دارد. مرکز آمار ایران تنها بنگاههای تجاری با کمتر از ۱۰ نفر پرسنل را به عنوان شرکتهای کوچک و متوسط و بالاتر از این رقم را به عنوان واحدهای بزرگ تولیدی بهحساب میآورد. طبقه بندی فوق مورد قبول بانک مرکزی ایران نیز میباشد. برخلاف تعریفی که ارائه شد، اتحادیه اروپایی تعاریف شرکتهای کوچک و متوسط را برای بنگاههای کمتر از ۲۵۰ نفر به شرح ذیل ارائه نموده است: بنگاههای خرد[۴۵](۱- ۹ نفر)، بنگاههای متوسط[۴۶](۵۰-۲۴۹). علاوهبر این، گردش کالای آنها میبایستی کمتر از۴۰ میلیون یورو و با ترازنامه مالی کمتر از ۲۷ میلیون یورو باشد. نهایتاً اینکه باید از لحاظ اقتصادی مستقل بوده و از نظر مالکیت نیز ۵۰ درصد آن شخصی باشد (طلوعی و حیدری، ۱۳۸۳).
۲-۲-۱۴-۱)اهمیت و نقش شرکتهای کوچک و متوسط در ایران
خوشبختانه موضوع بنگاههای کوچک و متوسط از جمله برنامه هایی است که در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه تجربه شده است و با اجرای صحیح آن، افرادی که دارای قدرت خلاقیت، درجه مخاطره پذیری بالا و شم نوآوری هستند با تکیه بر توانمندیهای شخصی و دریافت منابع اندک می توانند علاوه بر ایجاد کسب و کار جدید، برای دیگران نیز شغل ایجاد کنند. فارغ التحصیلان و جوانان جویای کار می توانند از طریق آموزشهای مناسب، ایدههای جدید خود را به بنگاههای اقتصادی تبدیل کنند. نگاهی کوتاه و مختصر به ساختار نظام اقتصادی کشور، ما را به اهمیت و جایگاه شرکتها و بنگاههای کوچک و متوسط بیشتر متوجه میکند. صنایع کوچک در ایران ۹۳ درصد کل واحدهای صنعتی را تشکیل میدهد. به طور متوسط ۴۵ درصد اشتغال بخش صنعت توسط صنایع کوچک ایجاد شده و پیش بینی می شود در طول برنامه چهارم توسعه، ۳۵۰ هزار فرصت شغلی دیگر نیز از این طریق در کشور ایجاد شود تا رشد مناسبی در سازماندهی صنایع کوچک حاصل شود. مطالب فوق آمار بخشی از بنگاههای کوچک و متوسط را که توسط وزارت صنایع و معادن ارائه شده است، شامل می شود. سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران، تنها متولی بسترسازی و ایجاد زیر ساختهای مورد نیاز برای استقرار صنایع کوچک در شهرکهای صنعتی است. با توجه به آمار فوق و با قبول این فرض که اندازه بنگاههای اقتصادی در بخش کشاورزی و خدمات به طور متوسط کوچکتر از اندازه بنگاهها در بخش صنعت است. میتوان اظهار نمود که در مجموع سهم بنگاههای کوچک و متوسط از کل اشتغال کشور بیش از ۵۰ درصد است.
نکته قابل اهمیت آنکه با توجه به جایگاه بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسط در اقتصاد جهان، در کشورمان تنها بخش صنعت و آن هم فقط در بخش بنگاههای کوچک دارای متولی رسمی مشخص برای بسترسازی است و سایر بخشهای اقتصادی و بنگاههای خرد و متوسط بدون متولی خاص، رها شدهاند.
از مهمترین مزیتها و ظرفیتهای بنگاههای کوچک و متوسط در ایران میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
۱- انعطاف پذیری بالا؛
-
- رشد و توسعه کارآفرینی (در گروه های مختلف سنی، جنسی، تحصیلی و …)؛
-
- پرورش و بروز قوه خلاقیت و نوآوری؛
-
- پتانسیل بالای جذب نیروی کار و سهم قابل توجهی از اشتغال کشور،
-
- تامین نیروی انسانی متخص برای شرکتهای بزرگ؛
-
- کم بودن هزینه خروج از صنعت این شرکتها در مقایسه با شرکتهای بزرگ؛
-
- سهم کم واردات مواد خام در کل مواد مصرفی؛
-
- کاهش اختلاف درآمدی و منطقه ای در جریان توسعه اقتصادی؛
-
- تجمیع پس اندازهای کوچک جهت سرمایه گذاری و استفاده از منابع و مواد خام محلی؛
- قابل استقرار بودن آنها در بسیاری از مناطق و اجرای آن توسط صنعتگران بومی (ادراکی، ۱۳۸۶).
۲-۳) پیشینه پژوهش
۲-۳-۱)پژوهشهای داخلی
- رضایی دولت آبادی و خائف الهی (۱۳۸۵) در یک مطالعه با عنوان « مدلی برای تعیین میزان تاثیر بازارگرایی بر عملکرد کسب وکار با توجه به قابلیت های بازاریابی در صنایع پتروشیمی ایران» ، ابتدا به بررسی دیدگاه ها و مدلهای بازارگرایی و تاثیر آن بر عملکرد کسب و کار با توجه به قابلیت های بازاریابی پرداختهاند، سپس روابط علی میان فرهنگ بازارگرایی، هوشمندی بازار، قابلیت های بازاریابی و عملکرد کسب وکار را بررسی کرده و با بهره گرفتن از مدلسازی معادلات ساختاری و بر اساس داده های حاصل از محیط صنعت پتروشیمی ایران، مدلی مفهومی و تصمیم ساز را برای تعیین پیوندهای علی مؤثر بر عملکرد کسب وکار پیشنهاد کرده و مورد آزمون قرار داده اند. نتایج این پژوهش حاکی از این است که عملکرد کسب و کار در فضای رقابتی کنونی تحت تاثیر یکپارچکی بازارگرایی و قابلیت های بازاریابی است. پژوهشهای متعددی نشان میدهد که رابطه مثبتی بین بازارگرایی و عملکرد کسب و کار وجود دارد. به منظور بهبود رابطه بازارگرایی با عملکرد کسب و کار از متغیرهای تعدیل کننده مانند کارآفرینی، استراتژی، آشفتگی تکنولوژی و متغیرهای میانجی مانند نوآوری، کیفیت، محصول، مدیریت ارتباط با مشتری و … استفاده می شود. با توجه به عدم بررسی متغیر میانجی قابلیت های بازاریابی در مطالعات رابطه بازارگرایی و عملکرد کسب و کار، انگیزه اصلی این پژوهش مهیا گردید و شکل(۲-۴) توسعه داده شد.
(رضایی دولت آبادی و خائف الهی، ۱۳۸۵: ۱۵۴)
عملکرد کسب و کار
– عملکرد مشتری
- عملکرد بازار
– عملکرد مالی
فرهنگ بازارگرایی
- مشتری گرایی
– رقیبگرایی
– هماهنگی بین بخشی
قابلیت های بازاریابی
ارتباط با مشتری
محصول متمایز
خدمت به مشتری
اثربخشی فعالیتهای پیشبرد
تحقیقات بازاریابی
شبکه توزیع
هوشمندی بازار
- ایجاد هوشمندی
– پاسخگویی
– توزیع هوشمندی
شکل۲-۴) رابطه بین بازارگرایی، قابلیت های بازاریابی و عملکرد کسب و کار