تمرکز زدایی رایج است.تمرکز گرایی رایج است.اختلاف اندکی از نظر حقوقی بین افراد بالا وپایین سازمان وجود دارد.اختلاف زیادی از نظر حقوقی بین افراد بالا وپایین سازمان وجود دارد.زیردستان انتظار دارند با آن ها مشورت شود.زیردستان انتظار دارند به آن ها گفته شود چه کاری انجام دهند.کارفرمای ایده آل یک شخص دموکرات با تدبیر استکارفرمای ایده آل یک فرد مستبد خیر خواه یا یک پدر خوب است.مزایای از قبل تعیین شده (امتیازات ویژه) ومزایای نمادین ناپسند است.مزایای از قبل تعیین شده (امتیازات ویژه) و مربوط به جایگاه هم مورد انتظار ومهم رایج است.
۵-۱-۶-۲- فاصله قدرت و دولت
یک مورد دیگر که به همین شکل تحت تأثیر قرار میگیرد رابطه دولت- شهروند میباشد. این موضوع بلافاصله برای هر فردی که اخبار جهان را به صورت تیتروار میخواند روشن می شود که از کشورهای با تفاوت های فاصله قدرت میان دولت ها و شهروندان به شکلی بسیار متفاوت از سایرین برخورد می نمایند و عقاید حاکم نوع روش های مطلوب پرداختن به این تفاوت های قدرت را مشخص میسازند.
در شرایط فاصله ی قدرت زیاد،قدرت یک حقیقت پایه ای اجتماع میباشد که انتخاب میان خوب و بد را پیشبینی می کند و حقانیت قدرت مشخص نمی باشد.قدرت ممکن است بر حقیقت غالب شود.این یک اظهار نظر قوی است که به ندرت به این شکل ارائه می شود،اما چیزی است که در رفتار افراد قدرتمند و مردم معمولی منعکس می شود.یک قانون نانوشته ای وجود دارد که میگوید نظمی از نابرابری در این جهان وجود دارد و هر کسی جایگاه خاص خود را دارد. یک چنینی نظمی نیازهای افراد را به وابستگی ارضاء می کند واحساس امنیت را به افراد قوی وضعیف تر میدهد.
۶-۱-۶-۲- فاصله قدرت و عقاید
والدین، معلم ها، مدیران و حکمرانان همگی بچه های فرهنگ خودشان هستند، به نوعی آن ها پیرو خود میباشند و رفتارشان صرفاً زمانی قابل درک است که بتوان برنامه ریزی ذهنی بچه ها، دانش آموزان، زیردستان و افراد آها را درک نمود. به هر حال، نه تنها علمای این جهان بلکه متفکران نیز بچه های یک فرهنگ میباشند.
در جامعه با فاصله قدرت کم، احساسی قالب است که استفاده از قدرت بایستی مبتنی بر قانون بوده و بر قضاوت بین خوب و بد نیز استوار باشد. نابرابری اساساً نامطلوب به نظر میرسد، اگرچه غیر قابل اجتناب میباشد بایستی به وسیله ابزارهای سیاسی به حداقل برسد. قانون بایستی تضمین نماید که همه ی افراد بدون توجه به جایگاه شان دارای حقوق برابری میباشند. قدرت، ثروت و جایگاه نیاز نیست که با هم وجود داشته باشند، حتی اگر با هم وجود نداشته باشند مطلوب تر میباشد. سمبل هایی که مربوط به جایگاه هستند باعث بدگمانی نسبت به صاحبان قدرت میشوند و رهبران ممکن است جایگاه غیر رسمی شان را با نفی سمبل های رسمی ارتقاء بخشند: مثلاً وزیر با وسیله نقلیه عمومی سرکار برود( فرهنگی ،۱۳۸۶،۶۹)۱.
منابع اصلی قدرت جایگاه رسمی تخصص ها و توانایی فرد برای اعطا پاداش هستند. افتراها معمولاً به معنای پایان کار راه سیاسی میباشند. انقلاب ها مرسوم نیستند؛ سیستم به وسیله روش های اصلاح طلبانه تغییر مییابد بدون اینکه نیازی به سرنگون شدن آن ها با قدرت باشد. خشونت به ندرت در سیاست های محلی رخ میدهد. کشورهایی با سیستم های ارزشی فاصله قدرت پایین معمولاً دارای دولت های کثرت گرا هستند که به آرامی از یک حزب یا ائتلاف به حزب یا ائتلافی دیگر بر مبنای نتایج انتخاباتی واگذار میشوند. طیف های سیاسی در چنین کشورهایی معمولاً یک مرکزیت قوی و بال های چپ وراست ضعیفی را نشان میدهد. درآمدها با نابرابری کمتری نسبت به کشورهای با فاصله قدرت زیاد توزیع میشوند سیستم مالیاتی موجبات توزیع مجدد درآمد را فراهم می آورد و درآمد پس از مالیات در مقایسه با قبل از آن از برابری بیشتری برخوردار است. اتحادیه های کارگری مستقل بوده و کمتر جهت گیری سیاسی و ایدئولوژیک داشته و در موضوعات عملی مبتنی بر نظر بیش از نیمی از اعضا اقدام می نمایند. ( همان منبع)
جدول (۲-۲) تفاوت های کلیدی جوامع با فاصله قدرت کم و زیاد
ب: سیاست ها وعقاید
فاصله قدرت کم
فاصله قدرت زیاد
استفاده از قدرت بایستی قانونی شود و بایستی بر اساس معیار خوب یا بد بودن اعمال شود
قدرت بایستی بر حق باشد: هرکسی که قدرت دارد خوب و حق میباشد.
مهارت ها، ثروت، قدرت و جایگاه نیاز نیست که با هم وجود داشته باشد
مهارت ها، ثروت، قدرت و جایگاه بایستی با هم وجود داشته باشد.
طبقه متوسط بزرگ میباشد
طبقه متوسط کوچک میباشد.
همه بایستی حقوق یکسانی داشته باشند
افراد قوی امتیازاتی دارند
افراد قوی سعی می نمایند ضعیف تر را آنچه که هستند جلوه کنند.
افراد قوی سعی دارند تا حد ممکن مؤثر به نظر آیند.
قدرت مبتنی بر جایگاه رسمی، تخصص و توانایی اعطای پاداش میباشد.
قدرت مبتنی بر خانواده یا دوستان، کاریزما، و توانایی اعمال زور
روش تغییر سیستم سیاسی به وسیله تغییر قوانین میباشد(اصلاح)
روش تغییر سیستم سیاسی به وسیله تغییر افرادی که در رأس حاکمیت هستند صورت میگیرد (انقلاب)
استفاده از خشونت در سیاست های محلی بسیار نادر میباشد.
تعارضات سیاسی محلی به تدریج به خشونت می گراید.
حکومت های کثرت گرا مبتنی بر نتیجه رأی اکثریت
حکومت های استبدادی یا گروههای خاص(اغنیا) مبتنی بر انتخاب بین خودشان است(داخلی)
طیف سیاسی نشان دهنده مرکزیت قوی و بال های راست و چپ ضعیف میباشد.
طیف سیاسی نشان دهنده مرکزیت ضعیف و بال های قوی میباشد
تفاوت های اندک درآمدی در جامعه، درآمدهایی بالاتر به وسیله سیستم مالیاتی کاهش مییابد
تفاوت های فاحش درآمدی در جامعه، درآمدهای بالاتر به وسیله سیستم مالیاتی افزایش مییابد.
مذاهب رایج و سیستم های فلسفی بر برابری تأکید دارند.
مذاهب رایج و سیستم های فلسفی سلسله مراتب و طبقه بندی را مورد تأکید قرار میدهند.
ایدئولوژی سیاسی رایج بر تقسیم قدرت تأکید داشته و آن را اعمال می نمایند.
ایدئولوژی های سیاسی رایج بر تنازع قدرت تأکید داشته و آن را اعمال می نمایند.
تئوری های بومی مدیریت بر نقش کارکنان تمرکز دارند
تئوری های بومی مدیریت بر نقش مدیران تأکید دارند.
۲-۶-۲- فردگرایی/ جمع گرایی در جامعه
شمار زیادی از مردم در دنیای ما در جوامعی زندگی میکنند که نفع گروه را بر منافع فردی ارجح می دانند. ما این جوامع را ((جمع گرا )) می نامیم، این کلمه برای بسیاری از خوانندگان یک معنای ضمنی سیاسی دارد، اما در اینجا به مفهوم سیاسی به کار برده نمی شود، آن به قدرت دولت در برابر فرد اشاره ندارد بلکه به قدرت گروه مربوط می شود.