- مهیا ساختن شرایط خلاقیت از طریق فراهم ساختن مواد خام لازم
فکرها و طرحهای جدید مبتنی بر دانش؛ اندیشه ها، و تجربه های افراد است. این منابع از طریق مطالعه، مشاهده، مصاحبه با اشخاص آگاه مسافرت و رسانههای گروهی توسعه مییابد. جستجوی واقعیات باید در دامنهای وسیع انجام شود و همه اجزای مسأله را مدنظر قرار دهد تا گنجینهای از اطلاعات فراهم گردد؛ به گونه ای که ذهن بتواند غنچههای تفکرات جدید را در گلستان آن بشکفاند؛ زیرا فکرها در خلأ شکل نمیگیرند. در این مرحله از فراگرد خلاقیت، بر ضرورت وجود زمان، اهتمام به کار و سعی و تلاش، ایجاد نظم واصرار بر تحقق هدف تأکید می شود. گاهی اوقات دسترسی به اطلاعات دشوار است و مجموعه اطلاعات موجود نیز ناقص است؛ البته اگر همه واقعیات شناخته شده باشند، دیگر نیازی به خلاقیت نخواهد بود. به هر حال، اطلاعات موجود یا مواد خام تفکر باید طبقه بندی و دستهبندی شوند تا قابل استفاده باشند.
- ایجاد سلاست فکر
سلاست فکر بر توان گردآوری فکرها و طرحهای متنوع و متعدد در مورد مسأله دلالت دارد؛ ارزش این کار در آن است که با افزایش میزان فکرهای موجود، احتمال یافتن راه حل عملی افزایش مییابد. به همین دلیل، در فراگرد خلاقیت، کمیت فکرها و طرحها نیز حائز اهمیت است یکی دیگر از عوامل مهم محرک خلاقیت، تعیین کردن یک « موعد یا زمانی» برای ایجاد و گردآوری طرحها و فکرهاست؛ زیرا انسان معمولاً تمایل به مسامحه دارد. طرحها و فکرهای به دست آمده را نباید ارزیابی کرد؛ زیرا ارزیابی موجب متوقف ساختن روند ارائه فکرهای جدید میگردد. از این رو بهتر است ارزیابی هنگامی انجام شود که مقدار قابل توجهی از فکرها و طرحها گردآوری شده باشد. این مرحله تا زمانی ادامه یابد که امکان گردآوری هیچ نوع طرح و اندیشه مفید دیگری وجود نداشته باشد. در واقع این یک اصل خلاقیت است که «تا یک موعد معین باید تلاش شود که حتی المقدور طرحها و فکرهای مفید گردآوری شوند. در این مرحله از فراگرد خلاقیت اجتناب از ارزیابی طرحها و افکار جدید ضروری است».
- استمرار فعالیت ضمیر ناخودآگاه بر روی مسأله
پس از کار مداوم بر روی یک طرح، ممکن است در آدمی حالت عجز پدیدار شود؛ در این حالت بهترین کار پرهیز از اعمال فشار و اجتناب از تشدید فعالیت ذهنی است، یعنی بهتر است که ذهن خودآگاه خود را از مسأله فارغ کنیم و آن را برای مدتی آسوده بگذاریم. یافته های علم روانشناسی مؤید آن است که ذهن خودآگاه، فقط بخش کوچکی از قدرت ذهنی آدمی را به کار میگیرد؛ یعنی در بخش عمدهای از ظرفیت ذهنی انسان، میزان نامشخص و مجهولی از اطلاعات؛ واقعیات، و معانی وجود دارد که در فراگرد ضمیر ناخودآگاه، مورد استفاده قرار میگیرد. به همین جهت اگر پس از پدیدار شدن حالت عجز، به ذهن خودآگاه فراغت کافی داده شود؛ این فرصت ایجاد می شود که ذهن ناخوداگاه به یافتن راه حل برای مسأله مورد نظر بپردازد. این مدت زمان از فراگرد یادگیری را «خواب بر روی مسأله[۱۳] مینامند. در این مرحله، فرد به طور مستقیم نقشی ایفا نمیکند، بلکه از طریق استراحت، عدم تمرکز بر مسأله، و اندیشیدن به مسائل دیگر، ذهن خود را از کار بر روی مسأله منصرف میسازد.
- درخشش ناگهانی یک فکر
شاید بتوان گفت که اکثر ابتکارات و نوآوریهای افراد خلاق، حاصل جرقهزدن یک فکر جدید در یک حالت غیر قابل انتظار بوده است؛ نظیر کشف قانون وزن حجمی جامدات، توشط ارشمیدس در حمام. البته این امر به شرایط محیط و میزان توجه و دقت به جهان پیرامون نیز بستگی دارد. زمان پیدایش این حالت نا مشخص است؛ به طوری که گاهی ممکن است پس از گذشت چند لحظه، چند ساعت یا چند روز از مرحله قبلی، پیدا شود و گاهی ممکن است سالها طول بکشد تا ذهن درمورد یک مسأله طرح یا راه حل جدیدی را پیدا کند؛ در واقع به نظر میرسد که نمی توان با اعمال زور موجب ارائه طرحهای ابتکاری شد؛ یعنی افراد خلاق نمی توانند به طور اجباری به خلاقیت بپردازند، ولی داشتن زمینه، موقعیت شناسی، هوشیاری، و استقبال از طرحهای ابتکاری کمک می کند تا مرحله خلاقیت آغاز شود (رضائیان،۱۳۸۳).
۲-۲-۶ سطوح خلاقیت
دو سطح خلاقیت شامل خلاقیت اولیه و خلاقیت ثانویه است که به شرح زیر میباشد:
الف: خلاقیت اولیه: این سطح از خلاقیت از ناخودآگاه سرچشمه میگیرد و در زمان کودکی در همه انسانها وجود دارد .اکثر افراد پس از گذراندن دوران کودکی خلاقیت اولیه را از دست می دهند. افراد به واسطه ضمیر ناخودآگاه، قادر به خیال بافی، تخیل و تولید رفتارها و اعمال تازه بوده که از آن ها لذت میبرند.
ب: خلاقیت ثانویه: خلاقیت ثانویه ناشی از ضمیر خودآگاه و یا به عبارتی مبتنی بر عقل و منطق است.
هر چند این دو سطح خلاقیت با هم تفاوت اساسی و واضحی دارند، اما به یکدیگر وابسته و مرتبطاند.
فرد سالم و خلاق کسی است که موفق به پیوند این دو سطح فرایند خودآگاه و ناخودآگاه شود(صادقی مال امیری، ۱۳۸۶). به نظر محققین و صاحب نظران، خروجی خلاق طیف وسیعی از چیزها را در بر دارد که مهمترین آن ها عبارتند از: ایده ها، محصول، راه حل، رویه، و خدمت.
محصول خلاق با توجه به سطوح مختلف درجهبندی می شود. تیلر با توجه به محصولات فکری بشر و تحقیق در کیفیت آنها پنج سطح خلاقیت را به شرح زیر شناسایی کردهاست که هر یک از آن ها شامل درجات مختلفی از خلاقیت است(میرقیداری،۱۳۸۲).
-
- خلاقیت بیانگر: این نوع خلاقیت بیان و اظهار وجود آزادانه شخص را امکان پذیر میسازد. نقاشی فیالبداهه کودکان و ابتکارات آنان به هنگام بازی با یکدیگر یا با اسباب بازیهای مختلف از جمله این نوع خلاقیت محسوب میشوند که در آنها کیفیت محصول اهمیت چندانی ندارد لیکن این اظهار وجود برای تظاهر خلاقیت در سطح بالاتر لازم است.
-
- خلاقیت مولد: در این سطح فرد کوششهای نسبتأ زیادی و در عین حال هدف مندی برای تولید یک شیء جدید یا حل مشکلی به خرج میدهد.
-
- خلاقیت اختراعی: این نوع خلاقیت به وسیله توانایی شخص در تجزیه و تحلیل موقعیت و ساختن ترکیبات جدیدی از عناصر شناخته شده مشخص می شود، در این نوع خلاقیت هیچگونه اثری از عقاید زیربنایی جدید دیده نمی شود.
-
- خلاقیت نوآورانه: بهوسیله این خلاقیت تغییرات معنیدار و مفیدی در اصول و مبانی اولیه نظری، با ساخت و کنش ماشینی یا هنری به عمل می آید.
- خلاقیت شهودی: محصول این سطح از خلاقیت، تولید چیزی کاملأ تازه و متفاوت از آنچه که تا به حال وجود داشته است، میباشد (رضاییان، ۱۳۸۳).
۲-۲-۷ انواع خلاقیت
خلاقیت می تواند در همه دوره ها و زمینه ها روی دهد. برحسب موضوع و نوع حوزه انواع خلاقیت را می توان به شرح زیر دسته بندی نمود:
-
- خلاقیت علمی: در هر یک از رشته های علم را میتوان خلاقیت علمی نامید. کشفیات و نظریات علمی مانند: نظریه های علوم فیزیک، شیمی، روانشناسی، اقتضاد و غیره خلاقیتهای علمی محسوب میشوند. بنابرین بر حسب اینکه کدام رشته علمی درنظر گرفته شود انواع خلاقیت وجود دارد مانند: خلاقیت شیمی و ریاضی و غیره.