محتوا[۸]: حقایق، اصول، مفاهیم و روش کارهایی هستند که به شاگردان ارائه می شود تا ورود آنان را به فعالیت آموزشی در رسیدن به اهداف اجرایی امکان پذیر سازد (شعبانی، ۱۳۸۸، ص ۹۴).
تحلیل محتوا[۹]: یک روش پژوهش منظم برای توصیف عینی و کمی محتوای کتاب ها و متون برنامه درسی و یا مقایسه پیام ها و ساختار محتوا با اهداف برنامه درسی (یارمحمدیان، ۱۳۹۰، ص ۱۳۷).
الگوی تحلیل محتوا[۱۰]: یک روش مخصوص در تحلیل جنبه ای مشخص از محتوا که توسط فرد یا افرادی پیشنهاد گردیده است. مثلا روش تحلیل محتوا با بهره گرفتن از اعمال ذهنی و شاخص های خلاقیت گیلفورد یا روش تحلیل محتوا با بهره گرفتن از طبقه بندی بلوم (یارمحمدیان، ۱۳۹۰، ص ۱۴۱).
الگوی ویلیام رومی[۱۱]: در این روش میزان دعوت به پژوهش یا میزان به تفکر واداشتن کتاب مورد ارزیابی قرار میگیرد. از این ملاک به عنوان شاخص یادگیری نیز یاد شده است (یارمحمدیان، ۱۳۹۰، ص ۱۴۴).
۱-۶-۲ تعاریف عملیاتی:
دعوت به پژوهش:
در این پژوهش میزان دعوت به پژوهش علاوه بر الگوی ویلیام رومی به کمک گویه های ۱ تا ۵ پرسش نامه نیز مورد سنجش قرار میگیرد. همچون داشتن جنبه خود آموزی کتاب.
ارائه مواد تصویری و میزان تناسب آن ها:
در این پژوهش به ارائه مواد تصویری و میزان تناسب آن ها به کمک گویه های ۶ تا ۱۱ پرسش نامه مورد سنجش قرار میگیرد. همچون ارجاع خوب مواد تصویری به متن.
تمهیدات کتاب برای خود ارزیابی:
در این پژوهش میزان تمهیدات کتاب برای خود ارزیابی به کمک گویه های ۱۲ تا ۱۷ پرسش نامه مورد سنجش قرار میگیرد. همچون مناسب بودن تعداد و نحوه طراحی سوالات گفت و گو کنید.
نیازهای روزمره دانش آموزان:
در این پژوهش میزان نیازهای روزمره دانش آموزان به کمک گویه های ۱۸ تا ۲۲ پرسش نامه مورد سنجش قرار میگیرد. همچون ارتباط محتوا و مطالب کتاب با نیازها و تجربیات روزمره دانش آموزان.
تناسب محتوای کتاب با توان ذهنی و فکری دانش آموزان:
در این پژوهش میزان تناسب محتوای کتاب با توان ذهنی و فکری دانش آموزان به کمک گویه های ۲۳ تا ۲۷ پرسش نامه مورد سنجش قرار میگیرد. همچون تناسب محتوا و مطالب کتاب با توان ذهنی و فکری دانش آموزان.
اطلاعات قبلی ریاضی دانش آموزان:
در این پژوهش میزان اطلاعات قبلی ریاضی دانش آموزان به کمک گویه های ۲۸ تا ۳۲ پرسش نامه مورد سنجش قرار میگیرد. همچون کمک اطلاعات قبلی ریاضی دانش آموزان به درک مطالب کتاب.
کتاب جدید التألیف ریاضی هفتم دوره متوسطه اول:
در این پژوهش، کتاب جدید التألیف ریاضی هفتم دوره متوسطه اول چاپ ۱۳۹۳ مورد نظر میباشد.
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
۲-۱ مبانی نظری
این قسمت شامل چند بخش است، که در ادامه توضیح داده می شود.
۲-۱-۱ ویژگی ها و تعاریفی از تعلیم و تربیت[۱۲]
تعلیم و تربیت یا آموزش و پرورش فرایندی منظم و مستمر است که هدف آن هدایت و رشد همه جانبه ی شخصیت یادگیرندگان در جهت شکوفائی استعدادهای آنان میباشد. از طریق تعلیم و تربیت، ارزش های اجتماعی درونی و رفتارهای بهنجار تقویت شده و هم چنین روحیه انتقادگری و تفکر یادگیرنده پرورش پیدا میکند. انسان صرفا سازگار نه تنها رشد نمی کند، آسیب هم می بیند و انسانی که صرفا منتقد باشد درست پرورش نمی یابد. بنابرین تعلیم و تربیت باید افراد “سازگار منتقد” پرورش دهد. تربیت به انسان اختصاص و جنبه تعاملی و پویا دارد. به این معنی که رشد بر اثر تاثیر متقابل و روابط پویا حاصل می شود. تربیت جوشش از درون و هدفدار است. اگر هدف تعیین نشود و با اصول علمی رعایت نگردد، تعلیم و تربیت از مدار اصلی خود خارج می شود و به جای رشد ممکن است انحطاط و یا انحراف به وجود آید. تعلیم و تربیت را نمی توان پیشبینی کرد و داوری درباره ی این که پایان یادگیری چه اتفاقی رخ خواهد داد معنی ندارد. زیرا در افراد گوناگون، حالت هایی مختلف و تغییراتی متنوع شکل میگیرد، چرا که تجارب قبلی و آمادگی های افراد با هم تفاوت دارد. تعلیم و تربیت مقوله ای چند وجهی و چند عاملی است. عوامل درونی، بیرونی، فردی، اجتماعی، رسمی و غیر رسمی در تربیت فرد دخالت دارند، هماهنگ ساختن این عوامل در جهت اصلاحات تربیتی یکی از ضرورت های بسیار مهم است. هیچ بعدی از ابعاد تربیت بدون حمایت و ارتباط با سایر ابعاد محقق نمی شود. تعلیم و تربیت یا یکپارچه است یا اصولا نیست. مقوله ی تعلیم و تربیت، مقوله ای اجتماعی است. هیچ فردی بدون روابط انسانی و اجتماعی با دیگران، تربیت نمی شود. که البته هر قدر شبکه ارتباطی و اجتماعی به گونه ای وسیع و منطقی تر باشد، تاثیرات تربیتی بیشتری خواهد داشت. تعلیم و تربیت به تدریج و در توالی زمانی منظقی شکل میگیرد و محصول خیزش همه ی قابلیت ها و امکانات وجودی فرد است. برای تربیت یادگیرنده از استعدادها، توانایی ها و احساسات او مدد گرفته می شود و بر اثر فرایندی نا محسوس خود را نشان میدهد. تعلیم و تربیت محور همه ی فعالیت های زندگی است و در همه ی ابعاد زندگی اثر میگذارد (ملکی، ۱۳۸۸). در ادامه به چند تعریف از تعلیم و تربیت یا همان آموزش و پروش پرداخته می شود.
آموزش و پرورش در طول تاریخ و در میان ملل و اقوام با شرایط عقیدتی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، تعاریف مختلفی داشته است. برخی از تعاریف آن به قرار زیر است:
آموزش و پرورش فعالیتی است مداوم، جامع و برای همه، برای رشد و تعالی انسان، غنای فرهنگ و تکامل جامعه (فیوضات، ۱۳۸۹، ص ۲۰).
آموزش و پرورش فراگردی است که طی آن مجموعه ای از دانش های مرتبط و منظم همراه با عادات و مهارت های حاصل از آن انتقال مییابد (رخشان، ۱۳۷۶، ص ۲۰۵).
طبق تعریف یونسکو ، تعلیم و تربیت عامل اساسی در سرشتن آینده است و باید انسان ها را برای همگام شدن با تحولات اجتماعی آماده سازد (یونسکو، ترجمه امیری، ۱۳۷۹، ص ۹).
از نظر جان دیوئی تعلیم و تربیت، رشد قوه قضاوت صحیح است (شریعتمداری، ۱۳۸۸، ص ۶۹).
ابوعلی سینا فیلسوف ایرانی ماهیت تعلیم و تربیت را عبارت میداند از “ برنامه ریزی و فعالیت محاسبه شده در جهت رشد کودک، سلامت خانواده و تدبیر شئون اجتماعی برای وصول انسان به کمال دنیوی و سعادت جاویدان الهی (دفتر حوزه و دانشگاه، ۱۳۷۲، ص ۱۸۹).
۲-۱-۲ اهمیت و ضرورت تعلیم و تربیت