۲-۲۱- بنگاه های کوچک و متوسط
هر چند نظریه پردازان کلاسیک بیش از یکصد سال پیش نظریه های مربوط به بنگاه های کوچک را مطرح کردند . اما در سه دهه اخیر ، هم زمان با گسترش نفوذ نظریه پردازان نئوکلاسیک این نظریه در قالب کارآفرینی از رونق زیادی برخوردار شده است . با توجه به مزیت صنایع کوچک و متوسط در زمینه ایجاد ارزش افزوده ، اشتغال زایی ، صادرات و به خصوص نوآوری در فناوری های تولید و تجارت و غیره ، مطالعه و اتخاذ شیوه های رقابتی کردن صنایع کوچک و متوسط با فناوری های بالا به منظور افزایش توان صادراتی آن ها دارای اهمیت فراوانی است . هر چند موضوع صنایع کوچک و متوسط در جهان سابقه زیادی دارد ، اما متاسفانه در ایران در حوزه های علمی و سیاستگذاری تدوین سیاستهای حمایتی چندان به اهمیت و جایگاه این بخش پرداخته نشده و این در شرایطی است که بیش از ۹۹ درصد بنگاه های اقتصادی کشور را واحدهای کوچک و متوسط تشکیل میدهند . بدیهی است هر گونه برنامه ریزی برای توسعه صنعتی و اقتصادی کشور ، اشتغالزایی ، توسعه صادرات غیر نفتی و نوآوری بدون حمایت و پشتیبانی از صنایع کوچک و متوسط میسر نخواهد شد .( خدامی ،۱۳۹۱)
کسب و کارهای کوچک و متوسط که بخاطر حمایت از استعداد کارآفرینی در میان نسل ها ، حس وفاداری برای موفقیت در کسب و کار، تعهد استراتژیک بلند مدت و ایجاد استقلال از اعتبار بالایی برخوردار هستند ، اغلب به عنوان یکی از موتورهای اقتصادی در دوران پس از رشد صنعتی محسوب میشوند .
بنگاه های کوچک و متوسط دارای انواع متعددی است . این بنگاه ها در نوع کسب و کار و سبک مدیریتی به علاوه قابلیت ها ، منابع و الزامات تجاری تفاوت دارند . بنگاه های کوچک و متوسط ، توانایی اندکی برای تاثیر گذاری بر محیط اطرافشان دارند و معمولاً فعالیت هایشان به وسیله بازار بر آن ها تحمیل می شود . این بنگاه ها فاقد سرمایه و تسهیلات اعتباری ، زیر ساخت ها و نیروی کار ماهر هستند .
۲-۲۲- تعریف کسب و کار کوچک و متوسط در ایران
-
- بر اساس تعریف وزارت صنایع و معادن و وزارت جهاد کشاورزی، بنگاههای کوچک و متوسط، واحدهای صنعتی و خدماتی (شهری و روستایی) هستند که کمتر از ۵۰ نفر کارگر دارند (یونیدو،۱۳۸۳). وزارت تعاون نیز بر حسب مورد، تعاریف وزارت صنایع و معادن و مرکز آمار ایران را در مورد این صنایع به کار میبرد.
-
- مرکز آمار ایران کسب و کارها را به چهار گروه طبقهبندی کردهاست ، هر چند این طبقهبندی ظاهراًٌ شباهتی با تعاریف اتحادیه اروپا دارد ولی مرکز آمار ایران فقط کسب و کارهای کمتر از ۱۰ نفر نیروی کار را بنگاههای کوچک و متوسط محسوب میکند و سایر کسب و کارها را “کارخانهها صنعتی بزرگ ” قلمداد میکند.
-
- کسب و کارهای دارای ۹-۱ کارگر.
-
- کسب و کارهای ۴۹-۱۰ کارگر.
-
- کسب و کارهای۹۹ -۵۰ کارگر .
- کسب و کارهای بیش از ۱۰۰ کارگر.
بانک مرکزی ایران نیز کسب و کارهای زیر ۱۰۰ نفر نیروی کار را به عنوان بنگاههای کوچک و متوسط تلقی میکند.
از تعاریف فوق میتوان به این نتیجه دست یافت که در ایران ملاک طبقه بندی صنایع، تعداد کارکنان است و فاکتورهایی چون گردشهای مالی سالیانه، ساختار اقتصادی و مدیریتی بنگاه ها، نوع تکنولوژی و فناوری مورد استفاده بنگاه ها ، مزیت نسبی مناطق و … مورد توجه قرار نگرفته است که احتمالاٌ این مســـــاله میتواند یکی از دلایل عدم موفقیت صنایع کوچک و متوسط و پایین بودن سهم توسعه اقتصاد آن ها در کشور ایران باشد.
۲-۲۳- تعریف بنگاه های کوچک و متوسط درسایر کشورها
-
- آمریکا : در ایالات متحده آمریکا، بنگاه هایی را که کمتر از ۵۰۰ نفر پرسنل داشته باشند، شرکت کوچک مینامند.
-
- آلمان : در آلمان شرکت هایی را که دارای کمتر از ده نفر پرسنل باشند. کوچک و از ده تا ۴۹۹ نفــر را شرکت های متوسط محسوب میکنند. میزان گردش مالی شرکت ها نیز معیار دیگری برای طبقه بندی شرکت های کوچک و متوسط در آلمان به شمار می رود. شرکت هایی که گردش مالی آن ها تا ۲۵ میلیون یورو در سال باشد، شرکت متوسط و شرکت هایی که گردش مالی آن ها حدود ۲۵۰ هزار یورو باشد، شرکت کوچک به حساب میآیند.
- اتحادیه اروپا : بر اساس معیارهای اتحادیه اروپا نیز، صنایع کوچک و متوسط برحسب تعداد کارکنان و مبلغ گردش سرمایه سالانه تعریف میشوند. براین اساس، بنگاهی کوچک یا متوســـط نامیده می شود که تعداد کارکنان آن کمتر از ۲۵۰ نفر باشد و مبلغ گردش مالی سالانه آن هم از ۴۰ میلیـون یورو تجاوز نکند.
هرچند این تعاریف کمی، تقسیم بندی را راحت تر میکند، اما معیارهای کمی همیشه برای طبقه بندی شرکت ها روش مناسبی نیستند. مثلاً یک شرکت فولادسازی که مجموع کارکنان آن ۵۰۰ نفر باشد، در صنعت فولاد یک شرکت متوسط به حساب میآید، درحالی که یک شرکت خدماتی مانند یک شرکت مشاوره مالی با حدود پانصد نفر پرسنل، یک شرکت بزرگ در زمینه خودش محسوب می شود. بنابرین، کیفیت و مشخصات کیـفی شرکت ها نیز مهم است.
بنگاههای کوچک و متوسط در اتحادیه اروپا اینگونه دستهبندی میشوند:
۱٫بنگاههای خرد: ۹-۱ نفر نیروی کار
۲٫بنگاههای کوچک: ۴۹-۱۰ نفر نیروی کار
۳٫بنگاههای متوسط:۲۴۹-۵۰ نفر نیروی کار .
بعلاوه گردش مالی سالانه آن ها بایستی کمتر از ۴۰ میلیون یورو و تعادل ترازنامه کمتر از ۲۷ میلیون یورو باشد. از نظر اقتصادی باید مستقل بوده و بیش از ۵۰ درصد آن متعلق به بخش خصوصی باشد.
شرکت های کوچک ومتوسط معمولاً بر مبنای عواملی چون تعداد نیروی انسانی شاغل در آن ها و یا میزان سرمایه در گردش، شناخته میشوند. این معیار در کشورهای مختلف متفاوت میباشد. در مقاله ای که توسط بانک جهانی منتشر شده، چنین بیان شده است که ۶۱ تعریف متفاوت از شرکت های کوچک ومتوسط در ۷۵ کشور مورد استفاده قرارمی گیرد(Ghosh&Kwan, 1996). (فیضی و همکاران ، ۱۳۸۹)
جدول ۲-۷- تعریف شرکت های خرد – کوچک و متوسط (European Commission, Enterprise and Industry, 2011.)
مجموع ترازنامه
حجم معاملات
تعداد کارکنان
نوع سازمان
≤ € ۴۳million
≤ € ۵۰million
<250
متوسط
≤ € ۱۰million
≤ € ۱۰million
< 50
کوچک
≤ € ۲million
≤ € ۲million
< 10
خرد
تعاریف و تقسیم بندی [۱۰]SMEs در جهان روند فزآینده داشته و در بسیاری از کشورهای پیشرفته و در حال توسعه، SMEs به عنوان موتور اقتصادی قلمداد و منشأ اصلی مهارتهای کارآفرینانه، نوآوری و اشتغال محسوب میشوند.
توجه به بهبود محیط تجاری برای SMEs و پیشبرد و تعالی کارآفرینی وتداوم سرمایه گذاریهای بخش خصوصی و رشد فزآینده شرکت های میکرو در سراسر جهان، بویژه در اروپا منجر به تغییراتی در تعاریف موجود شده و واژه هایی نظیر صندوق منطقه ای[۱۱]، شرکت های سرمایه ای[۱۲] ، حامیان تجاری[۱۳] به فرهنگ اقتصاد اضافه شده اند. شاخصها و تعاریف SMEs در کشورهای مختلف بسیار متفاوت است از جمله، شاخصها در تعریف نوین کمیسیون اروپا ( سال ۲۰۰۵) در جدول ۲-۷ داده شده است.