شواهد فزایندهای وجود دارد که شیوه های درک ، تفسیر و ارزیابی زوج از یکدیگر و رویدادهایی که در روابطشان اتفاق میافتند، تأثیر مهمی بر کیفیت روابط آن ها میگذارد (باوکام، اپستین، زوشر [۱۸۸]۱۹۸۹ به نقل از ترکان ۱۳۸۵). آلبرت الیس[۱۸۹] (۱۹۷۶، به نقل از اپستین و دیگران، ۲۰۰۵) تاثیر منفی “باورهای غیرمنطقی[۱۹۰] ” یا در نهایت معیارهای غیر واقع نگرانهای که افراد در مورد روابط صمیمانه دارند را بر الگوهای تعامل و رضایت همسران مورد تأکید قرار دارد. سلیمانیان (۱۳۷۳) دریافت که میزان تفکرات غیرمنطقی باعث نارضایتمندی زناشویی میگردد. اپستین و باکوم[۱۹۱] معتقدند که دست کم پنج متغیّر شناختی برای فهم کارکرد رابطه زناشویی باید مورد بررسی قرار گیرند.۱- ادراک انتخابی[۱۹۲]: فرایند ادراکی توجه اختصاصی فرد به جنبههایی از رفتار همسرش زیربنای تمامی فرایندهای شناختی فرد است؛ زیرا اطلاعات اولیه لازم برای بررسی و ارزیابی شناختی را فراهم میکند.۲-اسنادها[۱۹۳]: هر فردی به دنبال این است که توصیفی برای رفتار یا رویدادی که در رابطه زناشویی اتفاق میافتد، بیابد. بنابرین، هر رفتار یا رویدادی را به موضوعی نسبت میدهد. ۳- انتظارات[۱۹۴]: همسران نه فقط به دنبال نسبت دادن رویدادها هستند، بلکه سعی دارند رویدادهایی را پیشبینی کنند که در رابطه زناشویی اتفاق خواهند افتاد. این انتظارات بر پاسخهای رفتاری و هیجانی فرد تأثیر میگذارند. همچنین بر فرضیات و باورهای همسران نیز تأثیرگذار هستند و از آن ها تأثیر میپذیرند. ۴- فرضیات[۱۹۵]: باورهای همسران درباره خصوصیات رابطه و چگونگی رفتار همسر در رابطه را شامل میشود. ویژگیهای رابطه بر پایه «تجربیات گذشته[۱۹۶]» فرد شکل میگیرد. فرضیات فرد باورهایی را شامل میشوند که تعیین کننده چگونه بودن رابطه در واقعیت است و تأکیدی بر الزام ها و بایدها ندارد. ۵- معیارها[۱۹۷]: معیارهای فرد باورهایی را شامل میشود که در جهت تعیین ویژگیهایی است که همسر و رابطه زناشویی باید داشته باشند، بنابرین، فرضیاتی هستند در مورد اینکه این ویژگیها چگونه باید باشند. اپستین به این مطلب اشاره دارد که زوج درمانگران بسیاری از مشکلات از جمله افسردگی و وابستگی به دارو یا الکل را درمان میکنند، در حالی که بر تعامل بین فردی تأکید دارند؛ زیرا ریشه این گونه مشکلات را در تعامل زوج ها می دانند. بر اساس اهمیت پویایی تعامل بین زوجها، درمانگران توجه بسیاری به مسائل ذیل دارند :۱-کمبود مهارت های ارتباطی زوج ۲- شیوه های نامتناسب در بیان هیجانات مثبت و منفی ۳- تعارض بین ارزش های زوج ۴- تعارض نقش ۵- کوشش های کسب قدرت ۶-مشکلات مالی ۷- شیوه های آموزشی بیتأثیر در تربیت کودکان ۸- مشکلات جنسی ۹- تعارض در رابطه با بستگان دور و نزدیک ۱۰- تصمیم گیری بی اثر در حل مسائل ۱۱- مشکلاتی که در زمینه مرزها و حریمهای شخصی ایجاد میشوند . اگرچه هر زوج مشکلات خود را با در نظر گرفتن رفتار نامطلوب زوج دیگر گزارش میکند، ولی ریشه تعارض آن ها در آن نیست و زوج درمانگران سعی میکنند تا سهم عوامل بین فردی ایجادکننده رفتارهای مشکل زا را تعیین نمایند (رفیعی، ۱۳۸۰).
۷- هیجان و مهارت مندی هیجانی[۱۹۸]
همان گونه که کردوا، گی و وارن[۱۹۹] (۲۰۰۵) بیان میکنند پژوهش در زمینه هیجان، در حیطه اتفاق میافتد. حیطه اول وقوع، ظرفیت و شدت پاسخدهی هیجانی را در ازدواج بررسی کرد. مثلاً بررسی گاتمن[۲۰۰] در ۱۹۹۴٫ در این حیطه مشخص شده است که زوجهای آشفته نسبت به غیر آشفته، تقابل و عاطفه منفیتری را نشان میدهند. حیطه دوم، نقش هیجانات مختل از قبیل افسردگی و اضطراب را در سلامت زناشویی بررسی کرد. این حیطه پژوهشی یک رابطه نیرومند میان عاطفه افسرده و آشفتگی زناشویی را نشان داده است مثلاً پژوهش بیچ[۲۰۱] در ۲۰۰۱٫ حیطه سوم، نقش هیجانات را در زوج درمانی بررسی نمود. از نظر این حیطه پژوهشی اصل یا ریشه آشفتگی رابطه در عواطف منفی است که در تعامل با همسر آشکار میشود. مثلاً پژوهش های جانسون، سولیوان و برادبری[۲۰۲]،یافته های پژوهش تیرگری، اصغرنژاد، بیانزاده و عابدین (۱۳۸۵) و نیز پژوهش رحمانی و قیصریپور (۱۳۸۵) رابطه معنی داری بین هوش عاطفی (هیجانی) و رضایتمندی زناشویی نشان دادند، یعنی به طور کلی زوجین باهوش هیجانی بالا از رضایتمندی زناشویی بالایی برخوردارند(رحمانی ، قیصری پور، ۱۳۸۵).
۸- صمیمیت و خود افشاسازی[۲۰۳]
نتایج پژوهش اسدبیگی و سپاه منصور (۱۳۸۵) در زمینه رابطه میان عناصر سبکهای عشق (صمیمیت، شهوت و تعهد) و رضایت زناشویی زنان نشاندهنده رابطه معنی دار میان عنصر صمیمیت و رضایت زناشویی بود. اگر چه همسران مایلند دیدگاههای مشابهی در مورد صمیمت و خود افشاسازی در رابطه زناشویی داشته باشند، لیکن معلوم گردیده است که میان زنان و مردان در صمیمیت و رضایت زناشویی تفاوت وجود دارد (گریف و مالهرب[۲۰۴]، ۲۰۰۱). به عبارت دیگر تجربه صمیمیت در میان زنان و مردان متفاوت است. زنان خودافشایی در زمینه احساسات را به عنوان صمیمیت زیاد میدانند و مردان داشتن فعالیتهای مشترک با همسر را نشانه صمیمت میدانند (مارکمن و کرافت[۲۰۵]، ۱۹۸۹ به نقل از هالفورد، ۲۰۰۵). نتایج پژوهش اسدبیگی و سپاه منصور (۱۳۸۵) در زمینه رابطه میان عناصر سبکهای عشق (صمیمیت، شهوت و تعهّد) و رضایت زناشویی زنان نشاندهنده رابطه معنیدار میان عنصر صمیمیت و رضایت زناشویی بود.
۹-عملکرد جنسی[۲۰۶]