۲-۲-۱-۳- ابعاد هیجان
هیجانها را می توان در چند بعد متمایز کرد:
الف) هیجانها در کیفیت متفاوت هستند: بعضی از حالات هیجانی فی النفسه نا خوشایند و منفی هستند. مثل ترس، درد، خشم و تنفر و بعضی دیگر طبیعتاً پاداش دهنده و مثبت هستند مثل شادی و غرور (هانزداتیر و اولندیک[۷۸]، ۲۰۰۷).
ب) هیجانها در شدت و طول مدت نیز متفاوتند: تامپسون بیان کرده نه تنها کیفیت و نوع هیجان مهم است، بلکه شدت بر انگیختگی و طول مدت آن نیز دارای اهمیت است. یک تجربه با شدت متفاوت میتواند فشاری متفاوت روی شخص داشته باشد. برای مثال کودکی که برای مدت طولانی از والدینش جدا می شود، هیجان منفی شدیدتری را تجربه میکند و بیشتر احتمال دارد این رویداد برایش آسیب زا باشد و پیامد های متفاوتی نسبت به کودکی که در این جدایی فقط چند قطره اشک ریخته است، تجربه کند (هانزداتیر و اولندیک، ۲۰۰۷).
ج) برانگیختگی هیجانی ممکن است بر اساس اطلاعات درونی یا بیرونی باشد:
در تعیین حالات هیجانی خود، ما اطلاعات موثقی نسبت به آنچه در درونمان احساس میکنیم داریم. اما در تعیین حالات هیجانی دیگران ما فقط میتوانیم بر اساس رفتار، تظاهرات صورت، متغیر های بافتی و محیطی، زبان و ژست بدنی شان قضاوت کنیم (هانزداتیر و اولندیک، ۲۰۰۷).
۲-۲-۱-۴- تعاریف مختلف تنظیم هیجان
تا کنون توافقی بر تعریف «تنظیم هیجان» وجود ندارد. به واقع بحث و مشاجره ی زیادی درباره ی آن وجود دارد، تا حدی که چالش ها درباره ی مؤثر بودن آن به عنوان یک سازه ی علمی رو به افزایش است (کول، مارتین و دنیس[۷۹]، ۲۰۰۴).
پژوهش های انجام شده تعدادی تعریف را ارائه کردهاند. برخی از محققین تنظیم هیجان را توانایی افزایش یا کاهش هیجانات به میزان نیاز تعریف کردهاند. برای مثال اگر شما در میانه ی یک جلسه، در محل کار احساس ناراحتی کنید ممکن است سعی کنید با فکر کردن در مورد چیز دیگری خود را از آنچه ناراحتتان میکند جدا کنید. بعضی از متخصصین این را یک مثال از تنظیم هیجان می دانند (اندامی خشک، ۱۳۹۲). گراس (۱۹۹۸) معتقد است تنظیم هیجان یک زمینه مطالعاتی است که بررسی میکند چطور افراد بر هیجاناتشان تاثیر میگذارند، کنترلشان میکنند یا آن ها را بیان میکنند.
کول و همکاران (۲۰۰۴) تنظیم هیجان را به عنوان تغییراتی که مرتبط با هیجانات هستند و به وسیله ی بعضی رخداد ها یا موقعیت ها فعال میشوند تعریف میکنند .
بریدج،مارجی و زف[۸۰] (۲۰۰۱) تنظیم هیجان را به عنوان مجموعه ای از فرایند هایی در نظر گرفته اند که یک شخص ممکن است از آن ها برای فراخوانی یک هیجان مثبت یا منفی، حفظ آن هیجان، کنترل یا تغییر آن استفاده کند و آن ها بین هیجان و نوع ابراز آن هیجان تفاوت قائل شدهاند ( به نقل از مک لم[۸۱]، ۱۳۹۰) .
تنظیم هیجان به عنوان فرایند هایی که از طریق آن ها، افراد هیجاناتشان را برای پاسخ به توقعات محیطی هشیارانه و نا هشیارانه تعدیل میکنند، در نظر گرفته می شود (آلداو و همکاران، ۲۰۱۰).
(دال[۸۲]۲۰۰۱؛ به نقل از مک لم، ۱۳۹۰) تنظیم هیجان را به عنوان تلاش فرد برای مدیریت هیجان در نظر گرفته است، که در آن هیجان خاصی برای یک هدف مورد استفاده قرار میگیرد.
گراس و تامپسون (۲۰۰۷) نوشته اند که اصطلاح تنظیم هیجان میتواند تنظیم به وسیله ی هیجان معنی شود یا میتواند اشاره به چگونگی کنترل هیجانات داشته باشد.
تنظیم هیجان شامل کنترل هیجان و توانایی تنظیم حالات روانی و روان – زیستی فرد است (ایزنبرگ و همکاران، ۲۰۰۷).
تامپسون (۱۹۹۴) تنظیم هیجان را به عنوان فرایند های درونی و بیرونی که عامل نظارت، ارزش گذاری و تعدیل عکس العمل های هیجانی، مخصوصاً هیجان های شدید و موقتی، برای دستیابی به اهداف شخصی میداند.
هم چنین تنظیم شناختی هیجان میتواند به عنوان مدیریت اطلاعات بر انگیخته شده هیجانی با راهبرد های شناختی هشیار تعریف شود (زلومکی و هان[۸۳]، ۲۰۱۰).
برخی محققین تعریف گسترده تری از هیجان را استفاده میکنند. این محققین تنظیم هیجان را به صورت مجموعه گسترده ای از مهارت ها و توانایی ها که به حفظ سلامت و کارکرد سیستم هیجانی کمک میکند می بینند. تنظیم هیجان درست، شامل توانایی برای :
-
- تشخیص اینکه شما یک پاسخ هیجانی دارید.
-
- پذیرفتن پاسخ هیجانی تان ( به جای رد کردن آن یا ترسیدن از آن ها)
-
- به کار بردن راهبرد هایی که به شما اجازه میدهد که شدت هیجان را زمانی که نیاز است کم کنید.
-
- درگیر شدن در رفتار های هدفمند موقع ناراحتی.
- کنترل رفتارهای تکانشی موقع ناراحتی (سالترز- پدنولت[۸۴]، ۲۰۰۹؛ به نقل از محمدی، ۱۳۸۹).
۲-۲-۱-۵-انواع روش های تنظیم هیجان
در حقیقت مفهوم تنظیم هیجان خیلی گسترده و فراگیر بوده و در بر گیرنده ی طیف وسیعی از فرایند های هشیار و نا هشیار فیزیولوژیک، رفتاری و روان شناختی میباشد (گراس ۲۰۰۱؛ به نقل از حسنی، ۱۳۸۹).
افراد به طرق مختلفی هیجانات خود را تنظیم میکنند، راهبرد های تنظیم هیجان ممکن است متمرکز بر تغییر رفتار (مانند فرونشانی)، توجه (مانند کنترل توجه، حواسپرتی)، شناخت (مانند ارزیابی مجدد شناختی، پذیرش) و واکنش های فیزیولوژیکی (مانند تکنیک های تنفس عمیق) باشد (تروی[۸۵]، ۲۰۱۲).
تنظیم هیجان میتواند آگاهانه یا نا آگاهانه، زود گذر یا دائمی و رفتاری یا شناختی باشد. تنظیم هیجان رفتاری، نوعی از تنظیم هیجان است که در رفتار آشکار فرد دیده می شود، نسبت به تنظیم هیجان شناختی که قابلیت مشاهده ندارد و زود گذر است (گراس ۱۹۹۹؛ به نقل از
امین آبادی، دهقانی و خدا پناهی، ۱۳۹۰).
برای تنظیم هیجان شکل های مختلفی ارائه شده است، شامل: هشیار و غیر هشیار،
خود انگیخته یا دیگر انگیخته و تنظیم هیجان رو به بالا و رو به پایین.
الف)تنظیم هیجان هشیار در مقابل نا هشیار:
تنظیم هیجان نا هشیار یک فرایند نسبتاً خودکار است برای مثال رو به رو شدن با بعضی حالات فیزیکی خاص ممکن است هیجان های خاصی را بر انگیخته کند و مثال دیگری از چنین فرایندی سرایت هیجان های اولیه است. در چنین شرایطی شخص در تعاملات اجتماعی، حالات هیجانی دیگران را به خود میگیرد. تنظیم هیجان نا هشیار، اغلب وقتی که افراد با محیط و حوادث یکسانی و تکراری رو به رو میشوند، روی میدهد. تنظیم هیجان در سطوح
هشیارانه تری نیز رخ میدهد. در محیط کاری، افراد بعضی اوقات تغییرات عمدی در حالات هیجانی خود و دیگران به وجود می آورند تا بتوانند اعتماد به نفس را ارتقا بدهند یا روی دیگران تأثیر گذار باشند (لیو[۸۶]، ۲۰۰۶).
ب)تنظیم هیجان خود انگیخته در مقابل دیگر انگیخته :