بیدل و هیلاری[۳۵] (۲۰۰۶) دریافتند که کیفیت حسابداری بالاتر، کارایی سرمایه گذاری را با کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و تامین کنندگان خارجی سرمایه، تقویت می کند. آنان همچنین بیان نمودند که در کشورهایی که تامین مالی عمدتاً از طریق معاملات در شرایط عادی (بازار سرمایه) انجام می شود، در مقایسه با آن هایی که تامین مالی بیشتر از طریق اعتبار دهندگان (مانند بانک های دولتی )انجام می شود، ارتباط بین کیفیت حسابداری و کارایی سرمایه گذاری بیشتر خواهد بود.
وردی[۳۶] (۲۰۰۶) نشان داد که رابطه بین کیفیت گزارشگری مالی و کم سرمایه گذاری در شرکت هایی که با محدودیت های تامین مالی روبه رو هستند و نیز رابطه بین کیفیت گزارشگری و بیش سرمایه گذاری در شرکت هایی که دارای مانده های وجه نقد عمده هستند، قوی تر میباشد.
بیدل، هیلاری و وردی(۲۰۰۸) نیز دریافتند که کیفیت گزارشگری در شرکت هایی که در حوزه های تجاری متمایل به بیش سرمایه گذاری (کم سرمایه گذاری) هستند با سرمایه گذاری رابطه منفی (مثبت) دارد. به این معنا که کیفیت بالاتر گزارشگری موجب جلوگیری از بیش (کم) سرمایه گذاری می شود.
کوین و ویکی(۲۰۰۸) به بررسی رابطه بین کیفیت سود و سرمایه گذاری در دارایی های سرمایه ای پرداختند. نتایج پژوهش آنان حاکی از این است که در شرکت های دارای کیفیت سود پایین نرخ بازده سهام و نرخ بازده داراییها کمتر است و سرما یه گذ اری در دارایی های سرمایه ای آن ها نسبت به جریان های نقدی داخلی، حساسیت کمتری نشان میدهد.
توماس ، وانگ و داس گوپتا (۲۰۰۸) به این نتیجه رسیدند که شرکت ها در کوتاه مدت در عکس العمل به تکانه های وجوه نقد به پس انداز وجوه نقد و کاهش تامین مالی خارجی روی می آورند .هم چنین رفتار شرکت ها را در شرایط محدودیت و عدم محدودیت مالی بررسی نموده اند و به این نتیجه رسیده اند که در یک دوره ۳ ساله عکس العمل سرمایه گذاری به تکانه وجوه نقد در شرایط محدودیت مالی حدود ۶۰% و در شرایط عدم محدودیت مالی حدود ۸۰% است در حالی که عکس العمل سود سهام و مخارج سرمایه ای به تکانه های وجه نقد بسیار ناچیز و کم اهمیت بود(ارسلان و همکاران،۲۰۱۱).
گواریگلیا (۲۰۰۸) در پژوهشی رابطه محدودیت های مالی داخلی و خارجی و اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری را مورد بررسی قرار داده است . جامعه آماری مشتمل بر ۲۴۱۸۴ شرکت در طی سال های ۲۰۰۳-۱۹۹۶ بوده است .نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گرفتن از روش گشتاور تعمیم یافته (GMM) نشان میدهد حساسیت سرمایه گذاری نسبت به جریان نقدی به درجات مختلف محدودیت های مالی و خارجی وابسته است(منبع پیشین).
کلاری و همکاران[۳۷] (۲۰۰۶) تاثیر محدودیت های مالی داخلی و خارجی را بر روی حساسیت سرمایه گذاری نسبت به جریان های نقدی مورد بررسی قرار دادهاند . آن ها مدلی پیشبینی کردند که این حساسیت را به وسیله اثر متقابل بین درآمد و هزینه نشان میدهد طبق اثر هزینه سطوح بالاتر سرمایه گذاری نیازمند مقروضات بیشتر ، هزینه های بیشتر و در نتیجه ریسک بالاتر است که یک رابطه مثبت بین جریان های نقدی و سرمایه گذاری را نشان میدهد .از طرف دیگر طبق اثر درآمد سطح بالاتر سرمایه گذاری ، درآمد بیشتری برای شرکت ایجاد میکند و در نتیجه ریسک شرکت را کاهش خواهد داد .این تاثیر یک رابطه منفی بین جریان های نقدی و سرمایه گذاری را نشان میدهد.
ارسلان و همکاران(۲۰۱۱)، تاثیر انعطاف پذیری مالی بر سرمایه گذاری و کارایی شرکتها را بررسی کردند. آن ها نشان دادند که شرکتها میتوانند از طریق انتخاب یک سیاست محافظه کارانه در اهرم مالی، به انعطاف پذیری مالی بیشتری در مقایسه با نگهداری ذخایر نقد، دست یابند.آن ها همچنین ثابت کردند که انعطاف پذیری مالی در تعیین سیاستهای سرمایه گذاری و کارایی شرکت، نقش مهمی ایفا میکند.
۲-۱۰-۲) تحقیقات انجام شده در داخل کشور
کاشانی پور و نقی نژاد(۱۳۸۸) با انتخاب نمونه ای شامل ۷۸ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۵ به بررسی اثر محدودیت های مالی بر حساسیت جریان نقدی وجه نقد پرداختند. آن ها با بهره گرفتن از معیارهای اندازه شرکت، عمر شرکت، نسبت سود تقسیمی و گروه تجاری به عنوان نماینده ای از وجود محدودیت های مالی نشان دادند که جریان های نقدی تأثیر معنی داری بر سطوح نگهداری وجه نقد نداشته، همچنین تفاوت معنی داری بین حساسیت جریان های نقدی-وجه نقد شرکت های با محدودیت مالی و شرکت های بدون محدودیت مالی وجود ندارد.
تهرانی و حصارزاده(۱۳۸۸) به بررسی تأثیر جریان های نقدی آزاد و محدودیت تأمین مالی بر بیش سرمایه گذاری و کم سرمایه گذاری در ۱۲۰ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۵پرداختند.نتایج پژوهش آن ها نشان میدهد که رابطه بین جریان های نقدی آزاد و بیش سرمایه گذاری مستقیم و به لحاظ آماری معنی دار است.بین محدودیت در تأمین مالی و کم سرمایه گذاری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه معنی داری وجود ندارد.
ثقفی و هاشمی (۱۳۸۳) به بررسی تحلیلی رابطه بین جریان نقدی عملیاتی و اقلام تعهدی برای ارائه مدلی برای پیشبینی جریان های نقدی عملیاتی پرداختند .یافته های حاصل از پزوهش آنان نشان داد که در سطح کلیه شرکت ها ضرایب متغیرهای مورد استفاده در مدل مطرح شده معنادار میباشند ولی در سطح گروه شرکت ها برخی از ضرایب متغیرهای مورد استفاده معنادار نبوده اند.
آقایی و همکاران (۱۳۸۹) در تحقیقی با عنوان بررسی تکانه های جریان وجوه نقد عملیاتی بر ساختار دارایی و سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران دریافتند بین تغییرات وجوه نقد عملیاتی (ناشی از تکانه های جریان وجه نقد ) و تغییرات ساختار دارایی و سرمایه شرکت ها رابطه معنی داری وجود دارد ، هم چنین نتایج پژوهش آنان نشان داد که شرکت ها در کوتاه مدت به افزایش در وجوه نقد نگه داری شده و کاهش استقراض یا فروش سهام سرمایه تمایل دارند و در بلند مدت به افزایش سرمایه گذاری منطقی و تامین مالی خارجی مبادرت می نمایند .در واقع نحوه تخصیص وجوه نقد شرکت ها بیان کننده عکس العمل شرکت ها به تکان ه های وجوه نقد میباشد.
مدرس و حصارزاده(۱۳۸۷) در تحقیق خود به بررسی رابطه کیفیت گزارشگری مالی و کارایی سرمایه گذاری بر اساس مدل وردی(۲۰۰۶) پرداخته و با بررسی ۱۲۰شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران نشان دادند که علاوه بر اینکه سطح کیفیت گزارشگری مالی با سطح کارایی سرمایه گذاری رابطه معنادار و مثبتی دارد، کیفیت گزارشگری مالی موجب بهبود کارایی سرمایه گذاری می شود. همچنین، این تحقیق نشان داد که بر اساس مدل استفاده شده به منظور کارایی سرمایه گذاری بین بیش(یا کم) سرمایه گذاری و کیفیت گزارشگری مالی رابطه ای منفی و معنادار وجود دارد(مدرس و حصارزاده،۱۳۸۷).