از اخبار ذکر شده استنباط می شود که شرط ضمان سبب تقصیر است. به عنوان مثال در روایت صحیحه زراره اگر فردی در ملک خویش چاه بکند و شخصی در آن بیفتد ضامن نیست زیرا مرتکب تقصیری نشده است اما اگر در ملک غیر چاه حفر کند مرتکب تقصیر شده و مسبب آن است و ضامن محسوب می شود اما در مسئولیت فرد مباشر تقصیر شرط نیست.[۳۱۷]
گفتارسوم: اقسام سبب
سبب انواع و اقسامی دارد که در این گفتار به شرح و توضیح هریک از آن ها خواهیم پرداخت.
بند اول: سبب قولی و فعلی
۱- سبب قولی سببی است از نسخ گفتار یا لفظ مانند عقد یا ایقاع[۳۱۸] که در آن طرفین قرارداد با ایجاب و قبول لفظی سبب به وجود آمدن عقد میشوند. در بعضی از عقود و ایقاعات سبب الزاماًً باید از نوع سبب قولی باشد تا آثار عقد بر آن مترتب شود یا ایقاع به وجود آید مانند عقد نکاح یا طلاق که در آن فقط لفظ پذیرفته می شود و با انجام فعل از جانب طرفین عقد نکاح یا طلاق منعقد نخواهد شد. همچنین تکبیره الاحرام و تلبیه از سنخ سبب قولی به حساب میآیند.[۳۱۹]
۲- در مقابل سبب قولی، سبب فعلی قرار میگیرد که منظور از آن سببی است که با انجام فعلی از افعال صورت می پذیرد مانند حیازت مباحات یا احیا کردن زمین های موات که در آن شخص با انجام دادن فعل یا افعالی سبب احیا شدن یک زمین موات را فراهم می آورد. مثال دیگر اینکه مطابق مفهوم مخالف ماده ۵۰۴ قانون مجازات اسلامی مصوّب ۹۲ در صورتی که راننده یی با سرعت غیر مجاز سبب مصدومیت عابر پیاده می شود ضامن است. شهید اول سبب فعلی را از سبب قولی قوی تر میداند به همین دلیل اگر بنده ای مالی را که مالک آن معلوم نیست بردارد، صاحب آن بنده در صورتی که بخواهد میتواند مالک آن مال بشود در حالی که اگر فردی آن مال را به بنده بخشیده باشد صاحب بنده مالک آن مال نخواهد شد.[۳۲۰]
سبب فعلی خود به دو قسم فعل مثبت و فعل منفی تقسیم می شود.
۱- فعل مثبت : یعنی شخص با انجام دادن یک فعل سبب تلف شدن مال می شود مانند اینکه اشیاء لغزنده ای را در معبر عام بیندازد و سبب شکستن دست و پای دیگری شود یا باعث پاره شدن لباس وی شود.
۲- فعل منفی: منظور آن است که فرد با ترک فعل سبب ورورد خسارت می شود. به عنوان مثال مادری برخلاف تکلیف قانونی حضانت از نگهداری کودک از سرما و گرما و تغذیه ی او خودداری میکند و در اثر این ترک فعل، سبب تلف کودک می شود. یا فرد نظامی که وظیفه ی او کمک رسانی به دیگران است به وظیفه ی خود عمل نمی کند و سبب ورود خسارت به دیگران میگردد.[۳۲۱]
در تقسیم بندی سبب به سبب قولی و فعلی در مسئولیت مدنی سبب فعلی مطرح است نه سبب قولی.
بند دوم: سبب عمدی و غیر عمدی
ذکر شدن بحث تسبیب در مبحث دیات قانون مجازات اسلامی ممکن است این امر را به ذهن متبادر نماید که تسبیب فقط در جرایم غیر عمدی به وقوع می پیوندد در حالی که این تصور به هیچ وجه صحیح نمی باشد و در کنار سبب غیر عمدی، سبب عمدی و شبه عمد نیز وجود دارد که در توضیح آن ها باید گفت:
۱- سبب عمدی به سببی گفته می شود که در آن فرد با انجام فعل یا ترک فعل به صورت ارادی باعث وقوع جنایت یا تلف شدن مال شخص دیگری می شود مانند اینکه فرد دیگری را که شنا نمیداند داخل آب بیندازد و موجب مرگ وی شود یا راننده یی که در حین رانندگی از سرعت مجاز تخطی نموده است، در نتیجه ی این تخطی با دیوار برخورد نماید و موجب تخریب دیوار شود.[۳۲۲]
۲- در سبب شبه عمد، فرد فعل یا ترک فعل را به صورت ارادی انجام میدهد اما قصد وقوع نتیجه را ندارد مانند شخصی که در معبر عمومی چاهی را حفر میکند و دیگری در آن سقوط میکند و می میرد.[۳۲۳]
۳- اما در سبب خطای محض نتیجه حاصله ناشی از یک بی احتیاطی یا بی مبالاتی یا عدم مهارت است مانند کسی که به قصد شکار حیوان تله ای را نصب کند و در راه یک انسان قرار دهد به گمان اینکه حیوان است و تله موجب نقص عضو آن شخص گردد.
یکی دیگر از مصادیق سبب عمدی و غیر عمدی در بخش اول ماده ۵۲۰ قانون مجازات ۹۲ بیان شده است که در آن اگر شخصی خود را از جای بلندی پرت کند و در اثر آن سبب خسارت بر دیگری شود حسب مورد به قصاص یا دیه محکوم می شود.
بند سوم: سبب معنوی و وقتی
۱- سبب معنوی: سببی است که در آن وصف دارای حکمتی است که باعث مشروعیت یافتن حکم سبب می شود مانند زنا که سبب حد است یا ملکیت که سبب انتفاع از آن است یا اتلاف بالمباشره و بالتسبیب که سبب ضمان شخص می شود.[۳۲۴]
۲- سبب وقتی: در این نوع از سبب لازمه ثبوت حکم شرعی، وقت است مانند وقت زکات دادن، وقت روزه گرفتن یا وقت حج و یا اوقات نماز ها که لازمه وجوب نماز هاست به گونه ای که نماز ظهر وقتی به انسان واجب میگردد که وقت آن رسیده باشد.[۳۲۵] در این تقسیم بندی سبب معنوی مورد بحث در مسئولیت مدنی است.
بند چهارم: سبب مقارن و متأخر
سبب از نظر زمان به سه دسته تقسیم می شود:
۱- دسته اول موردی است که در آن مسبب و سبب هم زمان با یکدیگرند مانند شرب خمر، زنا و دزدی که همزمان با استحقاق فاعل(مسبب) به مجازات حد است یا همراه بودن ملکیت با حیازت مباحات یا احیاء موات.
۲- دسته دوم آن است که مسبب از حیث زمان مقدم بر سبب است مانند غسل احرام که مقدم بر میقات است یا پرداخت زکات در ماه رمضان و قبل از وارد شدن ماه شوال، مگر اینکه سبب وجوب زکات رسیدن ماه شوال باشد که در این صورت در دسته اول قرار میگیرد.
۳- در دسته سوم مقارن بودن یا مقدم بودن مسبب بر سبب معلوم نیست که در این صورت دو فرض مطرح می شود. فرض اول اینکه گفته شود تحقق مسبب همزمان با اتمام جزء اخیر سبب است یا در فرض دوم گفته می شود مسبب بعد از تمام شدن سبب محقق می شود. مثالی که در این مورد می توان بیان نمود این است که فرض کنید پدرِ شوهری که آن شوهر صغیر است با همسر شوهر که یک زن بالغ است در یک زمان مسلمان شوند در این مورد درباره صحت یا بطلان نکاح دو حالت قابل تصور است حالت اول اینکه بگوییم مسلمان شدن (مسبب) همزمان با تمام شدن جزء اخیر شهادتین محقق می شود که در این حالت ازدواج صحیح است و نکاح باقی می ماند و حالت دوم این است که مسلمان شدن بعد از تمام شدن شهادتین است که در این صورت نکاح باطل است زیرا سبب مسلمان شدن طفل مسلمان شدن پدر اوست و اسلام آوردن طفل بعد از اسلام آوردن پدرش محقق شده است یعنی بعد از مسلمان شدن همسر او بنابرین نکاح به دلیل کافر بودن شوهر در زمان مسلمان بودن زن باطل است. [۳۲۶]
بند پنجم: سبب طولی و عرضی
در برخی حوادث چند سبب با هم نتیجه ی زیانبار را به وجود می آورند به نحوی که زیان وارده قابل انتساب به مجموع آن ها است و در این میان مباشری وجود ندارد یا مباشر مسئول شناخته نمی شود. فقها و حقوق دانان این حالت را تداخل اسباب یا اجتماع اسباب نامیده اند و آن را به دو قسم سبب طولی و سبب عرضی تقسیم نموده اند.